سفارش تبلیغ
صبا ویژن

چرا دین اسلام و مذهب شیعه را انتخاب کردم ؟
قالب وبلاگ

متن شبهه :

تناقضی در (سوره 2 آیه 97) و (سوره 16 آیات 101-10)
1. چه کسی قرآن را بر محمد وحی میکند؟ جبرئیل یا روح القدس (سوره 16 آیه 102)؟
2. وحی های جدید وحی های قدیم را تصدیق میکنند (سوره 2 آیه 97) یا جایگزین آنها هستند (سوره 16 آیه 101)؟
3. قرآن عربی خالص است (سوره 16 آیه 103) اما تعداد بسیار زیادی کلمات غیر عربی در آن یافت می شود.

پاســـــــــخ :

دشمنان اسلام چگونه به یاوه گویی رسیدند !

به راستی هیچ تناقضی در آیات قرآن وجود ندارد. و ما نیز از نادانی دشمنان اسلام، شگفت زده ایم! پاسخ به شبهه فوق :

1. جبرئیل همان روح القدس است ! کلیک کنید.

2. بنا بر سوره 2 آیه 97 ، قرآن، حقیقت و کلّیت کتب آسمانی پیشین را تصدیق می کند. اما بنا بر مصالح اجتماعی در برخی جزئیات، احکام جدید جایگزین احکام قدیم می شود. یعنی اصول همان است و مورد تصدیق قرآن است. اما در فروع و جزئیات تغییراتی واقع می شود. آن هم بر اساس نیازها و مصالح.

3. قرآن نگفته است قرآن به عربی خالص است. اصلاً زبان عربی یکی از زبانها از ریشه ی گویش های سامی است. چیزی به اسم زبان خالص در دنیا وجود ندارد. سوره 16 آیه 103 می فرماید قرآن به زبان عربی و به صورتی روشنگر بیان شده است، (واژه ی خالص در آیه نیامده است.)

وَ لَقَدْ نَعْلَمُ أَنَّهُمْ یَقُولُونَ إِنَّمَا یُعَلِّمُهُ بَشَرٌ  لِّسَانُ الَّذِى یُلْحِدُونَ إِلَیْهِ أَعْجَمِىٌّ وَ هَاذَا لِسَانٌ عَرَبىِ‏ٌّ مُّبِین ‏(سوره 16 آیه 103)

و نیک مى‏ دانیم که آنان مى ‏گویند: «جز این نیست که بشرى به او مى ‏آموزد.» [نه چنین نیست، زیرا] زبان کسى که [این‏] نسبت را به او مى‏ دهند غیر عربى است و این [قرآن‏] به زبان عربى روشن است‏.



[ شنبه 92/10/21 ] [ 1:17 عصر ] [ Smuslim ] [ نظر ]

متن شبهه :

آیا فرشته ها میتوانند نامطیع باشند؟

هیچ فرشته ای متکبر نیست، همه الله را اطاعت میکنند(سوره 16 آیات 49-50)، اما “هان به فرشتگان گفتیم، آدم را سجده کنید” و همه آنها بهآدم سجده کردند مگر ابلیس، ابلیس نافرمانی کرد و او بسیار متکبر است(سوره 2 آیه 34)

پاسخ خلاصه :

هیچ تناقضی وجود ندارد. آیه اول می فرماید که ملائکه مطیع امر خداوند هستند. و در آیه دوم می گوید که ابلیس در مقابل آدم سجده نکرد. در واقع ابلیس، فرشته نبود. بلکه بنا بر متن قرآن، ابلیس از جنس جن بود. اما به دلیل پاکی و تعالی در عبادت، در ردیف فرشتگان قرار گرفته بود. چون او در ردیف ملائکه بود، خدواند او را نیز مأمور به سجده بر آدم نمود ولی او تکبر پیشه کرد.

همچنین می توان گفت : همه ملائکه ای که ملائکه ماندند - و از جمع ملائکه رانده نشدند - مطیع خداوند هستند.

پاسخ مفصل به همراه آیات : ادامه مطلب...

[ جمعه 92/10/20 ] [ 11:2 صبح ] [ Smuslim ] [ نظر ]

متن شبهه :

در روز آخرت کارنامه خود را چگونه دریافت میکنیم؟
در روز جزا، زیانکاران کارنامه اعمال بدشان را ازکجا میگیرند؟ از پشتشان (سوره 84 آیه 10) یا از دست چپشان (سوره 69 آیه 25) ؟

پاسخ :

هر کس این آیات را کنار هم قرار دهد متوجه می شود که هیچ اشتباه و تناقضی در آنها وجود ندارد. چون :

نامه اعمال زشت کرداران ، از پشتِ سر، به دست چپشان داده می شود. (همانگونه که نامه اعمال راست کرداران از پیشِ رو به دست راستشان داده خواهد شد.)

سوره 84 آیه 10 :

وَ أَمَّا مَنْ أُوتىِ‏َ کِتَابَهُ وَرَاءَ ظَهْرِهِ * فَسَوْفَ یَدْعُواْ ثُبُورًا

ترجمه : و امّا کسى که کارنامه ‏اش از پشت سرش به او داده شود، زود است که هلاک [خویش‏] خواهد.

سوره 69 آیه 25 :

وَ أَمَّا مَنْ أُوتىِ‏َ کِتَابَهُ بِشِمَالِهِ فَیَقُولُ یَالَیْتَنىِ لَمْ أُوتَ کِتَابِیَه‏

ترجمه : و امّا کسى که کارنامه‏ اش به دست چپش داده شود، گوید: «اى کاش کتابم را دریافت نکرده بودم.»



[ پنج شنبه 92/10/19 ] [ 11:52 صبح ] [ Smuslim ] [ نظر ]

متن شبهه :

آیا کسانی که به زنان تهمت ناپاکی میزنند بخشیده میشوند؟

آری (سوره 24 آیه 5 ) ، نه (سوره 24 آیه 23)

پاسخ :

قرآن می گوید که تهمت زدن به زنان پاک، گناهی بزرگ است. و عذاب سختی در انتظار کسانی است که چنین تهمتی به این زنان می زنند. اما قرآن می افزاید که اگر کسی توبه و اصلاح کند، خداوند او را می بخشد.

سوره 24 آیه 23-24  :

إِنَّ الَّذِینَ یَرْمُونَ الْمُحْصَنَاتِ الْغَافِلَاتِ الْمُؤْمِنَاتِ لُعِنُواْ فىِ الدُّنْیَا وَ الاَْخِرَةِ وَ لهَُمْ عَذَابٌ عَظِیمٌ (23) یَوْمَ تَشهَْدُ عَلَیهِْمْ أَلْسِنَتُهُمْ وَ أَیْدِیهِمْ وَ أَرْجُلُهُم بِمَا کاَنُواْ یَعْمَلُون‏ (24)

ترجمه :

بى‏ گمان، کسانى که به زنان پاکدامنِ مؤمن و بى‏ خبر [از کار زشت] نسبت زنا مى ‏دهند، در دنیا و آخرت لعنت شده‏ اند، و براى آنها عذابى سخت خواهد بود، در روزى که زبان و دستها و پاهایشان، بر ضد آنان براى آنچه انجام مى‏ دادند، شهادت مى‏ دهند.

نکته :

پس تهمت زدن کاری بس نادرست و موجب عذاب گنهکار است.

سوره 24 آیه 5 :

وَ الَّذِینَ یَرْمُونَ الْمُحْصَنَاتِ ثمُ‏َّ لَمْ یَأْتُواْ بِأَرْبَعَةِ شهَُدَاءَ فَاجْلِدُوهُمْ ثَمَانِینَ جَلْدَةً وَ لَا تَقْبَلُواْ لهَُمْ شهََادَةً أَبَدًا  وَ أُوْلَئکَ هُمُ الْفَاسِقُونَ (4) إِلَّا الَّذِینَ تَابُواْ مِن بَعْدِ ذَالِکَ وَ أَصْلَحُواْ فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِیم‏ (5)

ترجمه :

و کسانى که نسبت زنا به زنان شوهردار مى‏ دهند، سپس چهار گواه نمی ‏آورند، هشتاد تازیانه به آنان بزنید، و هیچگاه شهادتى از آنها نپذیرید، و اینانند که خود فاسقند. مگر کسانى که بعد از آن [تهمت زدن] توبه کرده و به جبران بپردازند، که خدا البته آمرزنده مهربان است.

نکته :

بله ، این گناهی بزرگ است. اما اگر کسی توبه و جبران کند، خدا هم او را می بخشد. یعنی آیه قبلی مربوط به کسانی است که از عمل خود توبه نمی کنند. اما این آیه مربوط به کسانی است که توبه کرده ؛ و عمل زشت خود را جبران می کنند.‏ چه اینکه بنا بر آیه 53 و 54 زمر ، خداوند همه گناهان را با توبه می بخشد.


[ سه شنبه 92/10/17 ] [ 9:32 صبح ] [ Smuslim ] [ نظر ]

متن شبهه :

موسی و انجیل؟
مسیح بیش از 1000 سال بعد از موسی به دنیا آمد اما در (سوره 7 آیه 157) الله در مورد انجیلی که به مسیح داده شده است با موسی صحبت میکند.

پاسخ :

حماقت اسلام ستیزان تمام شدنی نیست. این افراد جهالت خود را نقد کرده و آن را نقد قرآن می نامند ! واقعاً عجیب است!

اولاً این آیه درباره حضرت موسی علیه السلام سخن نمی گوید. بلکه در باره ی حضرت محمدصلی الله علیه و آله و سلم سخن می گوید.

ثانیاً، آیه می فرماید : بشارت پیامبر آخرالزمان در کتابهای آسمانی پیشین آمده است. کجای این بشارت - پیشگویی - ایراد دارد؟

سوره 7 آیه 157 :

الَّذِینَ یَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبىِ‏َّ الْأُمِّىَّ الَّذِى یجَِدُونَهُ مَکْتُوبًا عِندَهُمْ فىِ التَّوْرَئةِ وَ الْانجِیلِ یَأْمُرُهُم بِالْمَعْرُوفِ وَ یَنهَْئهُمْ عَنِ الْمُنکَرِ وَ یحُِلُّ لَهُمُ الطَّیِّبَاتِ وَ یحَُرِّمُ عَلَیْهِمُ الْخَبَئثَ وَ یَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَ الْأَغْلَالَ الَّتىِ کاَنَتْ عَلَیْهِمْ  فَالَّذِینَ ءَامَنُواْ بِهِ وَ عَزَّرُوهُ وَ نَصَرُوهُ وَ اتَّبَعُواْ النُّورَ الَّذِى أُنزِلَ مَعَهُ  أُوْلَئکَ هُمُ الْمُفْلِحُون‏

همانها که از فرستاده (خدا)، پیامبر «امّى» پیروى مى ‏کنند، پیامبرى که صفاتش را، در تورات و انجیلى که نزدشان است، مى‏ یابند. آنها را به معروف دستور مى ‏دهد، و از منکر باز می دارد أشیاء پاکیزه را براى آنها حلال مى‏ شمرد، و ناپاکیها را تحریم مى کند و بارهاى سنگین، و زنجیرهایى را که بر آنها بود، (از دوش و گردنشان) بر مى‏ دارد، پس کسانى که به او ایمان آوردند، و حمایت و یاریش کردند، و از نورى که با او نازل شده پیروى نمودند، آنان رستگارانند...


[ دوشنبه 92/10/16 ] [ 10:43 صبح ] [ Smuslim ] [ نظر ]

متن شبهه :

یونس به بیابان رسید یا نرسید؟
ما در حالی که ناخوش بود، او را به بیابان رساندیم (سوره 37 آیه 145)؛ اگر نعمت پروردگارش نبود، در حین بد حالی به صحرایی بی آب وگیاه می افتاد (سوره 68، آیه49) .

پاسخ خلاصه :

هیچ تناقضی بین آیات نیست. به علاوه اینکه شبهه افکن، مغالطه ای هم انجام داده است.

مغالطه شبهه افکن این است که وی هم واژه "سقیم" و هم واژه ی "مذموم" را به معنی ناخوشی و بدحالی گرفته است ! در حالیکه "سقیم" در آیه اول یعنی بیمار. و "مذموم" در آیه دوم یعنی کسی که به خاطر اشتباه، سرزنش شده است. نتیجه :

آیه اول می فرماید خداوند توبه یونس را پذیرفت او را از شکم ماهی بیرون آورده و در حالی که وی بیمار بود، در سرزمینی خشک انداخت.

و آیه دوم می فرماید که اگر رحمت خداوند شامل حال یونس نمی شد، او در حالت گنهکاری در سرزمین خشک می افتاد. در واقع آیه دوم نگفت که یونس به بیابان نیفتاد، بلکه می فرماید یونس در حال گنهکاری در بیابان نیفتاد. (یعنی در حال پاکی و پس از بخشیده شدن در آن سرزمین خشک قرار گرفت.)

پاسخ مفصّل و بیان آیات : ادامه مطلب...

[ یکشنبه 92/10/15 ] [ 6:26 عصر ] [ Smuslim ] [ نظر ]

متن شبهه :

ماجرای پرستش گوساله طلایی
اسرائیلیان قبل از اینکه موسی از کوه بازگردد آغازبه پرستش گوساله طلایی کردند (سوره 7 آیه 149)، اما تازمانی که موسی بازنگشته بوداز توبه کردن سر باز زدند و به ستایش گوساله ادامه دادند (سوره 20 آیه 91). آیاهارون نیز در گناه آنان شریک بود؟ نه (سوره 20 آیه 85-90)، آری (سوره 20 آیه 92،سوره 7 آیه151) .

پاسخ خلاصه :

در این آیات هیچ تناقضی وجود ندارد. شگفتا از دروغ پردازی های دشمنان اسلام ...

ماجرا : وقتی حضرت موسی در کوه طور بود، برادرش هارون در میان قوم بود و به ارشاد آنان پرداخت اما بنی اسرائیل توجهی به او نکردند و راه گوساله پرستی پیش گرفتند. هر دو آیه می گویند که هارون (علیه السلام) بی گناه بود. 

نگاهی به آیات ، پاسخ مفصل : ادامه مطلب...

[ شنبه 92/10/14 ] [ 1:46 صبح ] [ Smuslim ] [ نظر ]

متن شبهه :

ابراهیم با پرستش ماه و خورشید و ستاره به عنوان خدایش دچار شرک میشود(سوره 6 آیه 76-78) اما مسلمانان فکر میکنند که پیامبران گناهنمیکنند.

پاسخ :

باز هم می بینیم که دشمنان اسلام ، برداشت های مغرضانه ی خود را نقد می کنند و نامش را نقد قرآن می گذارند! این هم از تعصب و غرض ورزی های دشمنان است.

آیه 75 سوره انعام (سوره 6 قرآن) می گوید که ملکوت آسمانها و زمین و حقیقت پادشاهی خداوند، به ابراهیم نشان داده شد. و در آیات یعدی آمده است که ابراهیم با خورشیدپرستان و ماه پرستان و ستاره پرستان همراه شد. اما وقتی آنان یکی پس از دیگری غروب کردند، ابراهیم ندا سر داد که اینان خدای من نیستند. چه اینکه افول کرده اند. خدای من خداوند یگانه است که خالق همه جهان است.

اما بحث در این است که آیا همراه شدن ابراهیم با خورشید پرستان و ماه پرستان و ستاره پرستان ، شرک بوده است ؟؟؟

پاسخ : خیر. به هیچ روی !

ابراهیم تنها و تنها با آنان همراه شد تا اعتماد آنان را جلب کند و سپس با استدلال آنان را متوجه باور نادرستشان کرد. و این یکی از بهترین روش های مناظره ی مؤدبانه و استدلال است. یعنی فرض گرفت که خورشید و ماه و ستاره و ... خدا باشند و سپس این فرض نادرست را نقد کرد. مثلاً ما در مناظره چنین می گوییم : [فرض کنیم] حرف شما درست! در این صورت ... [نقد]

سوره 6 آیه 75-79 :

وَ کَذَالِکَ نُرِى إِبْرَاهِیمَ مَلَکُوتَ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ وَ لِیَکُونَ مِنَ الْمُوقِنِینَ (75) فَلَمَّا جَنَّ عَلَیْهِ الَّیْلُ رَءَا کَوْکَبًا  قَالَ هَاذَا رَبىّ‏ِ  فَلَمَّا أَفَلَ قَالَ لَا أُحِبُّ الاَْفِلِینَ (76) فَلَمَّا رَءَا الْقَمَرَ بَازِغًا قَالَ هَاذَا رَبىّ‏ِ  فَلَمَّا أَفَلَ قَالَ لَئنِ لَّمْ یهَْدِنىِ رَبىّ‏ِ لَأَکُونَنَّ مِنَ الْقَوْمِ الضَّالِّینَ (77) فَلَمَّا رَءَا الشَّمْسَ بَازِغَةً قَالَ هَاذَا رَبىّ‏ِ هَاذَا أَکْبرَُ  فَلَمَّا أَفَلَتْ قَالَ یَقَوْمِ إِنىّ‏ِ بَرِى‏ءٌ مِّمَّا تُشرِْکُونَ (78) إِنىّ‏ِ وَجَّهْتُ وَجْهِىَ لِلَّذِى فَطَرَ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضَ حَنِیفًا  وَ مَا أَنَا مِنَ الْمُشرِْکِین‏ (79)

ترجمه :

و این چنین، ملکوت آسمانها و زمین (پادشاهی خود) را به ابراهیم نشان دادیم تا اهل یقین گردد. پس هنگامى که (تاریکى) شب او را پوشانید، ستاره‏ اى مشاهده کرد، گفت: «این خداى من است؟» امّا هنگامى که غروب کرد، گفت: «غروب‏ کنندگان را دوست ندارم» و هنگامى که ماه را دید که (سینه افق را) مى‏ شکافد، گفت: «این خداى من است؟» امّا هنگامى که (آن هم) غروب کرد، گفت: «اگر پروردگارم مرا راهنمایى نکند، مسلّماً از گروه گمراهان خواهم بود.» و هنگامى که خورشید را دید که (سینه افق را) مى‏ شکافت، گفت: «این خداى من است؟ این (که از همه) بزرگتر است.» امّا هنگامى که غروب کرد، گفت: «اى قوم من، از شریکهایى که شما (براى خداوند) مى‏ سازید، بیزارم. من روى خود را به سوى کسى کردم که آسمانها و زمین را آفریده. من در ایمان خود خالصم و از مشرکان نیستم‏.

نکته : علاوه بر پاسخی که در بالا به شبهه داده شد، جالب است که آیت الله مکارم شیرازی - یکی از برترین لغت شناسان و مفسرین قرآن - عبارت « آیا خورشید / ستاره / ماه خدای من است » را به صورت سؤالی مطرح کردند. یعنی ابراهیم این عبارات را از قوم می پرسید : « این خورشید، خدای من است؟ » « این ستاره خدای من است؟ »

به هر صورت، سخنان ابراهیم (علیه السلام) را چه به معنی فرض و چه به معنی سؤال بگیریم، مشکلی وجود نخواهد داشت.


[ جمعه 92/10/13 ] [ 10:51 صبح ] [ Smuslim ] [ نظر ]

متن شبهه :

آیا الله شرک را میبخشد؟
شرک بدترین گناهان شمرده می شود، اما به نظر می رسد نویسنده قرآن نتوانسته است در مورد اینکه الله شرک را می بخشد یا نمی بخشد تصمیم قاطعی بگیرد. در (سوره 4 آیه 48، 116) می گوید نمی بخشد و در سوره (4 آیه 153) می گوید می بخشد.

پاسخ خلاصه :

متأسفانه دشمنان اسلام معمولاً خود را به نفهمیدن می زنند. عجیب است که آنان برداشت های ناقص و مغرضانه ی خود را نقد می کنند و با پررویی نامش را نقد قرآن می گذارند ! اما حقیقت این است که این دو آیه ، دو حالت مختلف را بیان می کنند. دو نوع سخن، در دو موقعیت گوناگون، تناقض محسوب نمی شود. اتفاقاً قرآن با قاطعیت سخن حق را بیان کرده است :

قُلْ یا عِبادِیَ الَّذینَ أَسْرَفُوا عَلى‏ أَنْفُسِهِمْ لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمیعاً إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحیمُ (آیه 53 سوره زُمَر)

ترجمه : بگو اى بندگان من که بر خویشتن زیاده‏ روى روا داشته‏ اید، از رحمت خدا نومید مشوید. در حقیقت، خداوند همه گناهان را مى‏ آمرزد، که او خود آمرزنده مهربان است.

این آیه به صراحت نشانگر توبه پذیری خداوند است که با توبه، همه گناهان را می آمرزد.

بنا بر قرآن، بخشش خداوند به دو صورت است :

1. با توبه، خداوند همه ی گناهان را با توبه می بخشد. حتی شرک را.

2. بدون توبه ، خداوند ممکن است هر گناهی را - حتی بدون توبه - ببخشد. یعنی از طریق جایگزین کردن اعمال خیر به جای اعمال زشت. از این طریق خداوند هر گناهی را می تواند بیامرزد. به جز شرک. چون بخشیده شدنِ شرک، به توبه و "ایمان آوردن" نیاز دارد. 

پاسخ مفصل : ادامه مطلب...

[ پنج شنبه 92/10/12 ] [ 4:9 عصر ] [ Smuslim ] [ نظر ]

متن شبهه :

آیا همه چیز مطیع الله است؟
به اینکه همه چیز مطیع الله است در (سوره 30 آیه 26) اعلام شده است اما در چندین جای دیگر در مورد عدم اطاعت مغرورانه شیطان از الله خبر میدهد از جمله (سوره 7 آیه 11، سوره 15 آیه 28-31، سوره 17 آیه 61، سوره 20 آیه 116، سوره 28 آیه 71-74، سوره 18 آیه 50)، همچنین در جاهای دیگری در مورد بسیاری ازموجودات که از فرمان الله سرپیچی میکنند.


پاسخ :

بله . در بسیاری از آیات قرآن آمده است که شیطان و کافران و ... از خداند اطاعت نمی کنند. اما باید دقت کرد که اطاعت از خداوند به دو شکل است :

1. اطاعت تشریعی ، یعنی برخی موجودات با اختیار خود، از قوانین شرعیِ الهی اطاعت می کنند و برخی (مثلاً شیطان و کافران و ...) از آن سرپیچی می کنند.

2. اطاعت تکوینی ، یعنی پیدایش جهان هستی و پایان آن ، و همچنین پیشروی جهان به سرمنزل مقصود، همه به امر خداوند است. و هیچ کس نمی تواند از قوانین تکوینی جهان - قوانین طبیعی و ماوراء طبیعی - سرپیچی کند. سوره 30 آیه 26 قرآن می فرماید : وَ لَهُ مَنْ فِی السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ کُلٌّ لَهُ قانِتُونَ یعنی و هر که در آسمانها و زمین است از آنِ اوست. همه او را گردن نهاده ‏اند. (همه در برابر خداوند قانِت هستند. یعنی همین. در اینجا یعنی تکویناً مطیع هستند.)
همه انسانها - هم انسانهایی که در روی زمین هستند و هم کسانی که در جایی غیر از زمین (مثلاً در سیارات دیگر) زندگی می کنند به دو صورت، تکویناً مطیع خداوند هستند:

I. هر کسی بخواهد اسباب تکوینی و قوانین جهان هستی را زیر پا بگذارد، ناچار است از قوانینی دیگر -که در جهان وجود دارد- پیروی کند! یعنی باز هم دست به دامن قوانین تکوینی می شود. (همان قوانین که خداوند وضع نمود.) پس انسان به هر طرف که برود، قوانین خدا را آنجا می یابد و هیچ راه فراری ندارد.

II. انسان می تواند با اختیار خود گناه کند، اما جالب است بدانیم که همین اختیار نیز یکی از اسباب و قوانین تکوینی جهان هستی است! پس انسان، ناگزیر از جهت تکوینی، مطیع خداوند است و در برابر او حرفی برای گفتن ندارد. گرچه ممکن است از جهت تشریعی، اطاعت نکند و مستوجب عذاب الهی شود.




[ چهارشنبه 92/10/11 ] [ 4:30 عصر ] [ Smuslim ] [ نظر ]
<   <<   6   7   8   9      >
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

بسم الله الرحمن الرحیم ، در پی جبران گذشته ام ، در این تارنما بیان خواهم کرد که چرا به اسلام بازگشتم ؟ چرا مذهب شیعه را انتخاب کردم ؟ بدین امید که پروردگارم قلم عفو بر گذشته ام بکشد .
امکانات وب