سفارش تبلیغ
صبا ویژن

چرا دین اسلام و مذهب شیعه را انتخاب کردم ؟
قالب وبلاگ

متن شبهه:

مبدع ماکیاولیسم کیست؟غالباً ادعا میکنند که ماکیاولی اولین نظریه پرداز ددمنشی و بی اخلاقی سیاسی است. اما با کمی تدبّر درآیات کریمه ی قرآن درمی یابیم که همانا حضرت عُمر بن خطّاب راست گفت که: نیست معرفت مفیده ای مگر آنکه در قرآن یافت شود. اگر شک دارید آیات ذیل را ملاحظه فرمائید،به نظرتدقیق: 

پاسخ:

شبهه کننده در همین ابتدای کار، فرعونها و طاغوتهای تاریخ را تبرئه (منزّه) و قرآن را مبدع ماکیاولیست مینامد. در حالیکه ابن شبهه‌کنندگان خود به طریق ماکیاولیسم گام برمیدارند. در این 70 مورد شبهه بارها دروغ از آنان شنیده شد. بارها برداشتهای ناقص خود را به قرآن تحمیل کردند و سپس برداشتِ خود را نقد کردند و نامش را نقد قرآن نهادند! آیا اینها رفتارهای ماکیاولیستی نیست؟!!!!

قرآن نه تنها ماکیاولیسم را تأیید نمیکند، بلکه به رعایت عدالت و انصاف، حتی در میدان جنگ دستور میدهد. حتی وقتی ابراهیم فرزند کوچک حضرت محمد (ص) از دنیا رفت، همان زمان "خورشید گرفتگی" رخ داد. مردم گفتند: خورشید در غم درگذشت ابراهیم گرفت ! [اینجا اگر خود این شبهه‌کنندگان و پیروان ماکیاولیسم بودند، میگفتند: بله ! خوشید به خاطر من غمگین شد و گرفت] اما پیامبر مردم را دور خود جمع کردند و فرمودند: "این خورشید گرفتگی نشانه ای از نشانه‌‌های خداست و ربطی به درگذشت فرزند من ندارد." این نشان میدهد که پیامبر بر خلاف دشمنان اسلام، از سیاست دروغ و فریب استفاده نمیکردند. درباره سخن عمر بن خطاب هم منظور او برای ما قابل قبول نیست! منظور عمر این بود که همه کتابها غیر از قرآن باطل است! اما ما این را قبول نداریم. قرآن میفرماید که همه چیز در لوح محفوظ ثبت است. ما معتقدیم که منظور از لوح محفوظ، همان قرآن ناطق است. یعنی حقایقی که در قلب پیامبر و امامان است. قرآن کاغذی حجت است. اما به قرآن ناطق نیاز دارد. اما ادامه شبهه:

در قبول دین، اکراهى نیست. (زیرا) راه درست از راه انحرافى، روشن شده است. بنابر این، کسى که به طاغوت ( بت و شیطان، و هر موجود طغیانگر) کافر شود و به خدا ایمان آورد، به دستگیره محکمى چنگ زده است، که گسستن براى آن نیست. و خداوند، شنوا و داناست. (256)سورة البقرة

قرآن بر اساس شرایط حکم میدهد. مثلاً جایی است که دشمن شما، با آرامی با شما گفتگو میکند. در این هنگام شما مجاز به خشونت نیستید. اما اگر دشمن شما دست به اسلحه برد شما هم حق دارید دست به اسلحه ببرید.

اینجا هم همین است. در دین اجبار نبود و نیست. حق روشن است. باطل هم مشخص است. مسلمان وظیفه دارد پیامش را ابلاغ کند و پیام خدا را به جهان برساند.

با کسانى از اهل کتاب که نه به خدا، و نه به روز جزا ایمان دارند، و نه آنچه را خدا و رسولش تحریم کرده حرام مى‏شمرند، و نه آیین حق را مى‏پذیرند، پیکار کنید تا زمانى که با خضوع و تسلیم، جزیه را به دست خود بپردازند! (29) سورة التوبة

اینجا هم حکم آیه اول نقض نشده است. قرآن نگفته اهل کتاب (پیروان ادیان آسمانی) را به زور مسلمان کنید. بلکه گفته است اگر آنان خدا و معاد را انکار کردند و به دشمنی با حقیقت پرداختند، با آنان بجنگید تا تحت تسلط شما باشند و خراجگذار شما شوند. (جزیه دهند). نهایت این آیه این است که آنان را تحت تسلط خود بگیرید. نه اینکه به زور مسلمانشان کنید. البته از دید فقه شیعه (اسلام حقیقی)، اجرای این آیه (جهاد ابتدایی) نیاز به حکم امام معصوم دارد و هرکسی نمیتواند خودسرانه کاری کند. امام معصوم هم بر اساس شرایط و نیازها و ضرورتها چنین دستوری میدهد.

(اما) وقتى ماه هاى حرام پایان گرفت، مشرکان را هر جا یافتید به قتل برسانید; و آنها را اسیر سازید; و محاصره کنید; و در هر کمینگاه، بر سر راه آنها بنشینید! هرگاه توبه کنند، و نماز را برپا دارند، و زکات را بپردازند، آنها را رها سازید; زیرا خداوند آمرزنده و مهربان است! (5)سورة التوبة
هنگامى که با کافران در میدان جنگ روبه‏رو شدید گردنهایشان را بزنید، (و این کار را همچنان ادامه دهید) تا به اندازه کافى دشمن را در هم بکوبید; در این هنگام اسیران را محکم ببندید; سپس یا بر آنان منت گذارید (و آزادشان کنید) یا در برابر آزادى از آنان فدیه ( غرامت) بگیرید; (و این وضع باید همچنان ادامه یابد) تا جنگ بار سنگین خود را بر زمین نهد، (آرى) برنامه این است! و اگر خدا مى‏خواست خودش آنها را مجازات مى‏کرد، اما مى‏خواهد بعضى از شما را با بعضى دیگر بیازماید; و کسانى که در راه خدا کشته شدند، خداوند هرگز اعمالشان را از بین نمى‏برد! (4)سورة محمد
و آنها را هر کجا یافتید، به قتل برسانید! و از آن جا که شما را بیرون ساختند ( مکه)، آنها را بیرون کنید! و فتنه از کشتار هم بدتر است! و با آنها، در نزد مسجد الحرام (در منطقه حرم)، جنگ نکنید! مگر اینکه در آن جا با شما بجنگند. پس اگر (در آن جا) با شما پیکار کردند، آنها را به قتل برسانید! چنین است جزاى کافران! (191)سورة البقرة
اى پیامبر! مؤمنان را به جنگ با کافران تشویق کن(65)سورة الأنفال


بر خلاف دو آیه قبل، این آیات مربوط به آن دسته از مشرکین است که پیمان شکنی کردند. اگر آیه قبل و بعد این آیات را بخوانیم (مثلاً آیه 4 توبه) را بخوانیم میفهمیم که منظور از این مشرکین، همان پیمان شکنان و کسانی هستند که علیه مسلمانها جنگ به راه انداختند.

بله. تا وقتی که کافران (از گروه های مختلف) علیه اسلام دست به اسلحه نبردند، رفتار پیامبر با آرامش بود. اما وقتی دشمن دست به اسلحه برد، خدا هم حکم داد که مثل خودشان با آنها رفتار کنید. مشت در مقابل مشت، تیغ آخته در مقابل تیغ آخته ...

 آن دسته از کفار که که اصلاح پذیر نیستند یا علیه مسلمانان جنگ به راه بیاندازند (محاربه) یا تبلیغ سوء علیه اسلام کنند و حاضر به تغییر رفتار هم نباشند، خونشان مباح است و ما از این حکم حمایت میکنیم. وجود برخی مضر است. همانگونه که بی دینها انسان را جزوی از طبیعت میدانند و معتقدند که موجودات مضر باید حذف شوند، ما نیز همین اعتقاد را داریم و معتقدیم که موجوداتی که برای برقراری عدالت مضر هستند، باید حذف شوند. اولویت با هدایت و نجات است، اما اگر کسی نخواهد نجات یابد، باید حذف شود. تا هم جامعه آسیب نبیند و هم خود آن فاسق گناه بیشتر نکند و بیشتر در نکبت فرو نرود.



[ چهارشنبه 93/6/26 ] [ 8:42 صبح ] [ Smuslim ] [ نظر ]
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

بسم الله الرحمن الرحیم ، در پی جبران گذشته ام ، در این تارنما بیان خواهم کرد که چرا به اسلام بازگشتم ؟ چرا مذهب شیعه را انتخاب کردم ؟ بدین امید که پروردگارم قلم عفو بر گذشته ام بکشد .
امکانات وب