سفارش تبلیغ
صبا ویژن

چرا دین اسلام و مذهب شیعه را انتخاب کردم ؟
قالب وبلاگ

متن شبهه :

موسی و انجیل؟
مسیح بیش از 1000 سال بعد از موسی به دنیا آمد اما در (سوره 7 آیه 157) الله در مورد انجیلی که به مسیح داده شده است با موسی صحبت میکند.

پاسخ :

حماقت اسلام ستیزان تمام شدنی نیست. این افراد جهالت خود را نقد کرده و آن را نقد قرآن می نامند ! واقعاً عجیب است!

اولاً این آیه درباره حضرت موسی علیه السلام سخن نمی گوید. بلکه در باره ی حضرت محمدصلی الله علیه و آله و سلم سخن می گوید.

ثانیاً، آیه می فرماید : بشارت پیامبر آخرالزمان در کتابهای آسمانی پیشین آمده است. کجای این بشارت - پیشگویی - ایراد دارد؟

سوره 7 آیه 157 :

الَّذِینَ یَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبىِ‏َّ الْأُمِّىَّ الَّذِى یجَِدُونَهُ مَکْتُوبًا عِندَهُمْ فىِ التَّوْرَئةِ وَ الْانجِیلِ یَأْمُرُهُم بِالْمَعْرُوفِ وَ یَنهَْئهُمْ عَنِ الْمُنکَرِ وَ یحُِلُّ لَهُمُ الطَّیِّبَاتِ وَ یحَُرِّمُ عَلَیْهِمُ الْخَبَئثَ وَ یَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَ الْأَغْلَالَ الَّتىِ کاَنَتْ عَلَیْهِمْ  فَالَّذِینَ ءَامَنُواْ بِهِ وَ عَزَّرُوهُ وَ نَصَرُوهُ وَ اتَّبَعُواْ النُّورَ الَّذِى أُنزِلَ مَعَهُ  أُوْلَئکَ هُمُ الْمُفْلِحُون‏

همانها که از فرستاده (خدا)، پیامبر «امّى» پیروى مى ‏کنند، پیامبرى که صفاتش را، در تورات و انجیلى که نزدشان است، مى‏ یابند. آنها را به معروف دستور مى ‏دهد، و از منکر باز می دارد أشیاء پاکیزه را براى آنها حلال مى‏ شمرد، و ناپاکیها را تحریم مى کند و بارهاى سنگین، و زنجیرهایى را که بر آنها بود، (از دوش و گردنشان) بر مى‏ دارد، پس کسانى که به او ایمان آوردند، و حمایت و یاریش کردند، و از نورى که با او نازل شده پیروى نمودند، آنان رستگارانند...


[ دوشنبه 92/10/16 ] [ 10:43 صبح ] [ Smuslim ] [ نظر ]

متن شبهه :

یونس به بیابان رسید یا نرسید؟
ما در حالی که ناخوش بود، او را به بیابان رساندیم (سوره 37 آیه 145)؛ اگر نعمت پروردگارش نبود، در حین بد حالی به صحرایی بی آب وگیاه می افتاد (سوره 68، آیه49) .

پاسخ خلاصه :

هیچ تناقضی بین آیات نیست. به علاوه اینکه شبهه افکن، مغالطه ای هم انجام داده است.

مغالطه شبهه افکن این است که وی هم واژه "سقیم" و هم واژه ی "مذموم" را به معنی ناخوشی و بدحالی گرفته است ! در حالیکه "سقیم" در آیه اول یعنی بیمار. و "مذموم" در آیه دوم یعنی کسی که به خاطر اشتباه، سرزنش شده است. نتیجه :

آیه اول می فرماید خداوند توبه یونس را پذیرفت او را از شکم ماهی بیرون آورده و در حالی که وی بیمار بود، در سرزمینی خشک انداخت.

و آیه دوم می فرماید که اگر رحمت خداوند شامل حال یونس نمی شد، او در حالت گنهکاری در سرزمین خشک می افتاد. در واقع آیه دوم نگفت که یونس به بیابان نیفتاد، بلکه می فرماید یونس در حال گنهکاری در بیابان نیفتاد. (یعنی در حال پاکی و پس از بخشیده شدن در آن سرزمین خشک قرار گرفت.)

پاسخ مفصّل و بیان آیات : ادامه مطلب...

[ یکشنبه 92/10/15 ] [ 6:26 عصر ] [ Smuslim ] [ نظر ]

متن شبهه :

ماجرای پرستش گوساله طلایی
اسرائیلیان قبل از اینکه موسی از کوه بازگردد آغازبه پرستش گوساله طلایی کردند (سوره 7 آیه 149)، اما تازمانی که موسی بازنگشته بوداز توبه کردن سر باز زدند و به ستایش گوساله ادامه دادند (سوره 20 آیه 91). آیاهارون نیز در گناه آنان شریک بود؟ نه (سوره 20 آیه 85-90)، آری (سوره 20 آیه 92،سوره 7 آیه151) .

پاسخ خلاصه :

در این آیات هیچ تناقضی وجود ندارد. شگفتا از دروغ پردازی های دشمنان اسلام ...

ماجرا : وقتی حضرت موسی در کوه طور بود، برادرش هارون در میان قوم بود و به ارشاد آنان پرداخت اما بنی اسرائیل توجهی به او نکردند و راه گوساله پرستی پیش گرفتند. هر دو آیه می گویند که هارون (علیه السلام) بی گناه بود. 

نگاهی به آیات ، پاسخ مفصل : ادامه مطلب...

[ شنبه 92/10/14 ] [ 1:46 صبح ] [ Smuslim ] [ نظر ]

متن شبهه :

ابراهیم با پرستش ماه و خورشید و ستاره به عنوان خدایش دچار شرک میشود(سوره 6 آیه 76-78) اما مسلمانان فکر میکنند که پیامبران گناهنمیکنند.

پاسخ :

باز هم می بینیم که دشمنان اسلام ، برداشت های مغرضانه ی خود را نقد می کنند و نامش را نقد قرآن می گذارند! این هم از تعصب و غرض ورزی های دشمنان است.

آیه 75 سوره انعام (سوره 6 قرآن) می گوید که ملکوت آسمانها و زمین و حقیقت پادشاهی خداوند، به ابراهیم نشان داده شد. و در آیات یعدی آمده است که ابراهیم با خورشیدپرستان و ماه پرستان و ستاره پرستان همراه شد. اما وقتی آنان یکی پس از دیگری غروب کردند، ابراهیم ندا سر داد که اینان خدای من نیستند. چه اینکه افول کرده اند. خدای من خداوند یگانه است که خالق همه جهان است.

اما بحث در این است که آیا همراه شدن ابراهیم با خورشید پرستان و ماه پرستان و ستاره پرستان ، شرک بوده است ؟؟؟

پاسخ : خیر. به هیچ روی !

ابراهیم تنها و تنها با آنان همراه شد تا اعتماد آنان را جلب کند و سپس با استدلال آنان را متوجه باور نادرستشان کرد. و این یکی از بهترین روش های مناظره ی مؤدبانه و استدلال است. یعنی فرض گرفت که خورشید و ماه و ستاره و ... خدا باشند و سپس این فرض نادرست را نقد کرد. مثلاً ما در مناظره چنین می گوییم : [فرض کنیم] حرف شما درست! در این صورت ... [نقد]

سوره 6 آیه 75-79 :

وَ کَذَالِکَ نُرِى إِبْرَاهِیمَ مَلَکُوتَ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ وَ لِیَکُونَ مِنَ الْمُوقِنِینَ (75) فَلَمَّا جَنَّ عَلَیْهِ الَّیْلُ رَءَا کَوْکَبًا  قَالَ هَاذَا رَبىّ‏ِ  فَلَمَّا أَفَلَ قَالَ لَا أُحِبُّ الاَْفِلِینَ (76) فَلَمَّا رَءَا الْقَمَرَ بَازِغًا قَالَ هَاذَا رَبىّ‏ِ  فَلَمَّا أَفَلَ قَالَ لَئنِ لَّمْ یهَْدِنىِ رَبىّ‏ِ لَأَکُونَنَّ مِنَ الْقَوْمِ الضَّالِّینَ (77) فَلَمَّا رَءَا الشَّمْسَ بَازِغَةً قَالَ هَاذَا رَبىّ‏ِ هَاذَا أَکْبرَُ  فَلَمَّا أَفَلَتْ قَالَ یَقَوْمِ إِنىّ‏ِ بَرِى‏ءٌ مِّمَّا تُشرِْکُونَ (78) إِنىّ‏ِ وَجَّهْتُ وَجْهِىَ لِلَّذِى فَطَرَ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضَ حَنِیفًا  وَ مَا أَنَا مِنَ الْمُشرِْکِین‏ (79)

ترجمه :

و این چنین، ملکوت آسمانها و زمین (پادشاهی خود) را به ابراهیم نشان دادیم تا اهل یقین گردد. پس هنگامى که (تاریکى) شب او را پوشانید، ستاره‏ اى مشاهده کرد، گفت: «این خداى من است؟» امّا هنگامى که غروب کرد، گفت: «غروب‏ کنندگان را دوست ندارم» و هنگامى که ماه را دید که (سینه افق را) مى‏ شکافد، گفت: «این خداى من است؟» امّا هنگامى که (آن هم) غروب کرد، گفت: «اگر پروردگارم مرا راهنمایى نکند، مسلّماً از گروه گمراهان خواهم بود.» و هنگامى که خورشید را دید که (سینه افق را) مى‏ شکافت، گفت: «این خداى من است؟ این (که از همه) بزرگتر است.» امّا هنگامى که غروب کرد، گفت: «اى قوم من، از شریکهایى که شما (براى خداوند) مى‏ سازید، بیزارم. من روى خود را به سوى کسى کردم که آسمانها و زمین را آفریده. من در ایمان خود خالصم و از مشرکان نیستم‏.

نکته : علاوه بر پاسخی که در بالا به شبهه داده شد، جالب است که آیت الله مکارم شیرازی - یکی از برترین لغت شناسان و مفسرین قرآن - عبارت « آیا خورشید / ستاره / ماه خدای من است » را به صورت سؤالی مطرح کردند. یعنی ابراهیم این عبارات را از قوم می پرسید : « این خورشید، خدای من است؟ » « این ستاره خدای من است؟ »

به هر صورت، سخنان ابراهیم (علیه السلام) را چه به معنی فرض و چه به معنی سؤال بگیریم، مشکلی وجود نخواهد داشت.


[ جمعه 92/10/13 ] [ 10:51 صبح ] [ Smuslim ] [ نظر ]

متن شبهه :

آیا الله شرک را میبخشد؟
شرک بدترین گناهان شمرده می شود، اما به نظر می رسد نویسنده قرآن نتوانسته است در مورد اینکه الله شرک را می بخشد یا نمی بخشد تصمیم قاطعی بگیرد. در (سوره 4 آیه 48، 116) می گوید نمی بخشد و در سوره (4 آیه 153) می گوید می بخشد.

پاسخ خلاصه :

متأسفانه دشمنان اسلام معمولاً خود را به نفهمیدن می زنند. عجیب است که آنان برداشت های ناقص و مغرضانه ی خود را نقد می کنند و با پررویی نامش را نقد قرآن می گذارند ! اما حقیقت این است که این دو آیه ، دو حالت مختلف را بیان می کنند. دو نوع سخن، در دو موقعیت گوناگون، تناقض محسوب نمی شود. اتفاقاً قرآن با قاطعیت سخن حق را بیان کرده است :

قُلْ یا عِبادِیَ الَّذینَ أَسْرَفُوا عَلى‏ أَنْفُسِهِمْ لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمیعاً إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحیمُ (آیه 53 سوره زُمَر)

ترجمه : بگو اى بندگان من که بر خویشتن زیاده‏ روى روا داشته‏ اید، از رحمت خدا نومید مشوید. در حقیقت، خداوند همه گناهان را مى‏ آمرزد، که او خود آمرزنده مهربان است.

این آیه به صراحت نشانگر توبه پذیری خداوند است که با توبه، همه گناهان را می آمرزد.

بنا بر قرآن، بخشش خداوند به دو صورت است :

1. با توبه، خداوند همه ی گناهان را با توبه می بخشد. حتی شرک را.

2. بدون توبه ، خداوند ممکن است هر گناهی را - حتی بدون توبه - ببخشد. یعنی از طریق جایگزین کردن اعمال خیر به جای اعمال زشت. از این طریق خداوند هر گناهی را می تواند بیامرزد. به جز شرک. چون بخشیده شدنِ شرک، به توبه و "ایمان آوردن" نیاز دارد. 

پاسخ مفصل : ادامه مطلب...

[ پنج شنبه 92/10/12 ] [ 4:9 عصر ] [ Smuslim ] [ نظر ]

متن شبهه :

آیا همه چیز مطیع الله است؟
به اینکه همه چیز مطیع الله است در (سوره 30 آیه 26) اعلام شده است اما در چندین جای دیگر در مورد عدم اطاعت مغرورانه شیطان از الله خبر میدهد از جمله (سوره 7 آیه 11، سوره 15 آیه 28-31، سوره 17 آیه 61، سوره 20 آیه 116، سوره 28 آیه 71-74، سوره 18 آیه 50)، همچنین در جاهای دیگری در مورد بسیاری ازموجودات که از فرمان الله سرپیچی میکنند.


پاسخ :

بله . در بسیاری از آیات قرآن آمده است که شیطان و کافران و ... از خداند اطاعت نمی کنند. اما باید دقت کرد که اطاعت از خداوند به دو شکل است :

1. اطاعت تشریعی ، یعنی برخی موجودات با اختیار خود، از قوانین شرعیِ الهی اطاعت می کنند و برخی (مثلاً شیطان و کافران و ...) از آن سرپیچی می کنند.

2. اطاعت تکوینی ، یعنی پیدایش جهان هستی و پایان آن ، و همچنین پیشروی جهان به سرمنزل مقصود، همه به امر خداوند است. و هیچ کس نمی تواند از قوانین تکوینی جهان - قوانین طبیعی و ماوراء طبیعی - سرپیچی کند. سوره 30 آیه 26 قرآن می فرماید : وَ لَهُ مَنْ فِی السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ کُلٌّ لَهُ قانِتُونَ یعنی و هر که در آسمانها و زمین است از آنِ اوست. همه او را گردن نهاده ‏اند. (همه در برابر خداوند قانِت هستند. یعنی همین. در اینجا یعنی تکویناً مطیع هستند.)
همه انسانها - هم انسانهایی که در روی زمین هستند و هم کسانی که در جایی غیر از زمین (مثلاً در سیارات دیگر) زندگی می کنند به دو صورت، تکویناً مطیع خداوند هستند:

I. هر کسی بخواهد اسباب تکوینی و قوانین جهان هستی را زیر پا بگذارد، ناچار است از قوانینی دیگر -که در جهان وجود دارد- پیروی کند! یعنی باز هم دست به دامن قوانین تکوینی می شود. (همان قوانین که خداوند وضع نمود.) پس انسان به هر طرف که برود، قوانین خدا را آنجا می یابد و هیچ راه فراری ندارد.

II. انسان می تواند با اختیار خود گناه کند، اما جالب است بدانیم که همین اختیار نیز یکی از اسباب و قوانین تکوینی جهان هستی است! پس انسان، ناگزیر از جهت تکوینی، مطیع خداوند است و در برابر او حرفی برای گفتن ندارد. گرچه ممکن است از جهت تشریعی، اطاعت نکند و مستوجب عذاب الهی شود.




[ چهارشنبه 92/10/11 ] [ 4:30 عصر ] [ Smuslim ] [ نظر ]

متن شبهه :

آیا فرشتگان محافظ هستند؟
هیچ حافظی بجز الله وجود ندارد (سوره 2 آیه 107،سوره 29 آیه 22)، اما (سوره 41 آیه 31) فرشتگان خود میگویند “ما محافظان شما دراینجا و در آن دنیا هستیم.” همچنین در سوره های دیگر نقش آنها بعنوان نگاهبان (سوره 13 آیه 11 و سوره 50 آیه 17-18) و محافظان (سوره 82 آیه 10) اعلام میشود.

پاسخ :

ملائکه از جانب خداوند و به دستور او از انسانها محافظت می کنند. در نتیجه باز هم فقط خداوند محافظ انسان است. نه خدایان دروغین. ملائکه فقط واسطه هستند. به تعبیر فلسفه اسلامی، خداوند علة العلل است. یعنی علّت همه علت ها و در نتیجه مالک و منبع تمام محافظت ها است. ملائکه تنها اجراکننده ی فرامین الهی هستند. پس فقط و فقط خداوند، اصل و اساس است. و در هیچ قدرتی در عرض خداوند - در مقابل خداوند - وجود ندارد.

مثلاً : پدر خانواده به مادر خانواده پول می دهد که بین فرزندان تقسیم کند، این وسط تأمین هزینه ها فقط بر گردن پدر است. مادر تنها واسطه است. ملائکه نیز چنین اند.

یعنی چون ملائکه به اذن خداوند، از انسانها محافظت می کنند، و چون قدرت ملائکه تماماً از سوی خداوند است، در نتیجه محافظت آنان از انسانها در حقیقت کار خداوند است.


[ دوشنبه 92/10/9 ] [ 12:31 عصر ] [ Smuslim ] [ نظر ]

متن شبهه :

 آیا در بهشت بازجویی خواهد بود یا نه؟
از یکدیگر سوال نخواهند کرد (سوره 23 آیه 101)، اماهمچنان در یک پرس و جوی دو جانبه شرکت خواهند کرد (سوره 52 آیه 25) و از یکدیگرسوال خواهند کرد (سوره 37 آیه27) .

پاسخ :

باز هم می بینیم که شبهه افکنان ، برداشت های ناقص و خلاف واقع خود را نقد می کنند و نامش را نقد قرآن می گذارند. در حالیکه هر کس به آیات قرآن مراجعه کند می بیند که سه آیه فوق مربوط به سه موقعیت گوناگون است.و اینطور نیست که هر سه آیه مربوط به بهشت باشد. (دقت در دروغ نهفته در سؤال)

آیه اول درباره حوادث پس از دمیده شدن صور قیامت است. که در آنجا آشنایان و دوستان از حال دوستان خود نمی پرسند. (در آن لحظه کسی جویای احوال دیگری نمی شود.)

آیه دوم مربوط به بهشت است که بهشتیان از احوال و سرگذشت همدیگر می پرسند.

آیه سوم مربوط به دادگاه عدل الهی است - که بین نفخ صور و ورود به بهشت رخ می دهد - و متهمان یکدیگر را مقصر می گیرند و با این پرسش که " مگر تو من را گمراه نکردی ؟ " دیگران را شریک جرم خود معرفی می کنند.

روشن است که بیان سه وضعیت در سه موقعیت گوناگون ، تناقض محسوب نمی شود. گرچه روش های شبهه افکنی دشمنان اسلام بر مغالطه استوار است !

مشاهده آیات :

سوره 23 آیه 101 :

فَإِذَا نُفِخَ فىِ الصُّورِ فَلَا أَنسَابَ بَیْنَهُمْ یَوْمَئذٍ وَ لَا یَتَسَاءَلُون‏

 پس آن هنگام که در صور قیامت دمیده شود، در آن روز دیگر میانشان نسبت خویشاوندى وجود ندارد، و از احوال‏ یکدیگر نمى‏ پرسند.

سوره 52 آیه 24-26:

وَ یَطُوفُ عَلَیهِْمْ غِلْمَانٌ لَّهُمْ کَأَنهَُّمْ لُؤْلُؤٌ مَّکْنُونٌ * وَ أَقْبَلَ بَعْضُهُمْ عَلىَ‏ بَعْضٍ یَتَسَاءَلُونَ * قَالُواْ إِنَّا کُنَّا قَبْلُ فىِ أَهْلِنَا مُشْفِقِینَ * فَمَنَّ اللَّهُ عَلَیْنَا وَ وَقَئنَا عَذَابَ السَّمُوم‏

و براى خدمت‏ به بهشتیان، پسرانى جوان است که بر گردشان مى گردند. گویی مرواریدى‏ هستند که در صدف‏ نهفته است. و برخى‏ از بهشتیان به برخى دیگر رو کنند و از حال هم می پرسند و می گویند: «ما پیشتر در میان خانواده خود بیمناک بودیم. پس خدا بر ما منّت نهاد و ما را از عذاب مرگبار حفظ نمود...»

سوره 37 آیه 27-29 :

وَ أَقْبَلَ بَعْضُهُمْ عَلىَ‏ بَعْضٍ یَتَسَاءَلُونَ * قَالُواْ إِنَّکُمْ کُنتُمْ تَأْتُونَنَا عَنِ الْیَمِینِ * قَالُواْ بَل لَّمْ تَکُونُواْ مُؤْمِنِین‏ * وَ مَا کاَنَ لَنَا عَلَیْکمُ مِّن سُلْطَنِ   بَلْ کُنتُمْ قَوْمًا طَاغِین

و بعضى روى به بعضى دیگر مى‏آورند [و] از یکدیگر مى‏ پرسند. [و] مى‏ گویند: «شما [ظاهراً] از درِ راستى با ما درمى‏ آمدید [و خود را حق به جانب مى‏ نمودید].» [متّهمَان‏] مى‏گویند: « [نه!] بلکه با ایمان نبودید. و ما را بر شما هیچ تسلّطى نبود، بلکه خودتان سرکش بودید.


[ یکشنبه 92/10/8 ] [ 6:22 عصر ] [ Smuslim ] [ نظر ]

متن شبهه :

رحمت الله چقدر است؟
الله رحمت را بر خود مقرر کرده است (سوره 6 آیه 12) هرچند بعضی از اشخاص را هرچند که میتواند هدایت نمیکند (سوره 6 آیه 35، سوره 14 آیه 4)

پاسخ :

تناقضی در این آیات وجود ندارد.

1. خداوند رحمت خود را بر همگان مقرّر داشته است. (و رحمت من همگان را فرا گرفته است : 156 اعراف / خداوند محبت را بر خود لازم ساخته است : 12 انعام )

2. خداوند برای گناهکار ترین انسان ها نیز موقعیت رسیدن به سعادت را فراهم نموده است. ( امثال فرعون ها و حتی یزید ها و ... ) اما برخی انسانها خودشان با اختیار خود ، از حق پیروی نمی کنند. در واقع انسان ها هستند که به رحمت خداوند پشت می کنند.

3. خداوند برخی را هدایت نمی کند، چون خودشان نمی خواهند.

سوره 6 آیه 35 : و اگر خدا مى‏ خواست قطعاً آنان را بر هدایت گِرد مى ‏آورد، پس زنهار از نادانان مباش. (خداوند اگر بخواهد می تواند. اما نمی خواهد جبراً کسی را هدایت کند.)

سوره 14 آیه 4 : پس خدا هر که را بخواهد بى‏ راه مى‏ گذارد و هر که را بخواهد هدایت مى‏ کند، و اوست ارجمند حکیم.

گرچه بر اساس قرآن و عترت ، اراده خداوند - در هدایت کردن یا نکردن انسان ها - بی حکمت و بی معیار نیست. اگر کسی بخواهد هدایت شود، خدا هم او را هدایت می کند. و اگر کسی به هدایت الهی پشت کند، خداوند هم او را گمراه می کند. بر اساس آیه 53 انفال و دیگر آیات قرآن، خداوند کسانی را از هدایت بی نصیب می گذارد که خودشان خواهان گمراهی باشند.
برای توضیحات بیشتر در زمینه هدایت و گمراهی نگاه کنید :



[ شنبه 92/10/7 ] [ 8:5 عصر ] [ Smuslim ] [ نظر ]

 متن شبهه :

ریشه بیچارگی کجاست؟
آیا شر و مصیبت از طرف شیطان است (سوره 38 آیه 41) ؟ از خود ماست (سوره 4 آیه 79) ؟ یا از طرف الله (سوره 4 آیه 78) ؟

پاسخ :

در این آیات ، تناقضی وجود ندارد. این سه آیه در کنار هم گویای یک مسئله هستند:

شیطان انسان را فریب می دهد. و یا در مسیر هدایت، سنگ اندازی می کند. پس شیطان در مصیبتها نقش دارد.

انسان هم گاهی فریب می خورد (یا دچار فراموشی می شود) در حالیکه اختیار دارد (و می تواند فریب نخورد/و می تواند حواسش را جمع کند.) پس انسان هم نقش دارد.

خداوند هم علة العلل است. یعنی هر نیرو و قدرتی در جهان با اذن خداوند صورت می گیرد. ( برای امتحان بشر / یا برای عذاب دنیوی ) پس خداوند هم در مصیبتها نقش دارد. البته امتحانات الهی، به هدف بالا رفتن مقام انسان است. پس در نتیجه امتحانات الهی، شر نیست. بلکه مقدمه ی خیر است. به هر حال همه اش با اذن خداوند -که حاکم مطلق بر جهان است- صورت می گیرد.

مشاهده آیات و برخی تحلیل ها : کلیک کنید.

[ شنبه 92/10/7 ] [ 12:31 عصر ] [ Smuslim ] [ نظر ]
<      1   2   3      >
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

بسم الله الرحمن الرحیم ، در پی جبران گذشته ام ، در این تارنما بیان خواهم کرد که چرا به اسلام بازگشتم ؟ چرا مذهب شیعه را انتخاب کردم ؟ بدین امید که پروردگارم قلم عفو بر گذشته ام بکشد .
امکانات وب