سفارش تبلیغ
صبا ویژن

چرا دین اسلام و مذهب شیعه را انتخاب کردم ؟
قالب وبلاگ

متن شبهه :

چرا خداوند ستارگان را خلق فرمود؟

قرآن کریم با ذکر علت آفرینش ستارگان بر دانش ما می افزاید:
و آنها ( شهابها ) را تیرهایى براى شیاطین قرار دادیم، و براى آنان عذاب آتش فروزان فراهم ساختیم! (5) سورة الملک
ما آسمان نزدیک ( پایین) را با ستارگان آراستیم، (6) تا آن را از هر شیطان خبیثى حفظ کنیم! (7) آنها نمى‏توانند به (سخنان) فرشتگان عالم بالا گوش فرادهند، (و هرگاه چنین کنند) از هر سو هدف قرارمى‏گیرند! (8) سورة الصافات
خداوند شهاب ها را آفرید تا چون موشک هایی علیه شیاطین به کار روند. و به همان سیره ی قدسیه ، وزارت محترم دفاع جمهوری اسلامی ایران به حول و قوه ی الهی موشک شهاب 3 را برای دفع فتنه و فساد صهیونیسم و استکبار جهانی ساخت.

پاسخ :

1. اسلام‌ستیزان با نگاهی یکطرفه و ظاهری به قضایا نگاه میکنند. بنا بر باور اسلام، هر گزاره ای در طبیعت، یک چهره‌ی مادی دارد و یک چهره ی معنوی. مثلاً قرآن (سوره نور آیه 41) میگوید که پرندگان آسمان همگی ذکر خدا میگویند. و در روایات داریم که پیامبر فرمودند بلبل (و در روایتی قناری) هنگام چهچه، خدا را تسبیح میگویند. سعدی نیز بر اساس همین روایت میگوید: گفتم این شرط آدمیت نیست ؛ مرغ تسبیح گوی و من خاموش ! حال روشن است که ذکرگفتن پرندگان در واقع ،حالت معنوی و حقیقت باطنی است. نه ظاهری.
شهاب سنگها نیز یک کارکرد و حالت مادی و جسمانی دارند. و یک حالت معنوی و ماوراءالطبیعی.قرآن به کارکرد معنوی و حقیقت باطنی شهاب سنگها اشاره کرده است.

2. پاسخ یکی از عزیزان به این مسئله، از زاویه ای دیگر:
«اجنه و شیاطین، نیروهایی شرور هستند که از لحاظ علمی نیز می توان آنان را با انرژی‌های منفی مطابق دانست. در جهان امواج و انرژیهای منفی زیادی توسط اجرام طبیعی تولید میشود که شهاب سنگها میتوانند نقش مهمی در تعادل بخشیدن به این انرژیهای منفی و مثبت داشته باشند، در اصطلاح علمی :
Equilibrate of contrary Energies. با توجه به اینکه اکثر شهاب‌سنگها حالت مغناطیسی دارند، لذا این نظر مخالف یافته های علمی بشر نیست».
[نکته: بله ممکن است شهاب سنگها این کاربرد را داشته باشند. اما شیاطین لزوماً انرژیهای منفی نیستند. بلکه موجودات عینی هم هستند. به هر صورت نظر جالبی است و با اندکی مسامحه و چشم‌پوشی میتوان آن را پذیرفت.]

3. آنچه در متن شبهه آمده است تناقض نیست ! تناقض مربوط به جایی است که دو گزاره، در یک موضوع واحد، در یک زمان و مکان و جایگاه مشترک، و در یک شرایط واحد، دو حکم معارض داشته باشند. اما اینجا می بینیم که اصلاً حکم متناقض وجود ندارد. هر دو آیه می فرمایند که شهاب‌ها و ستارگان مانع از نفوذ شیاطین به ماوراء میشوند. حال چه تناقضی وجود دارد ؟؟؟؟؟

4. در پایان نیز اسلام‌ستیز شبهه‌کننده، با تمسخر نیروی نظامی کشور، سعی دارد تا با لودگی و دلقک‌مآبی ضعف خود را جبران کند. چه اینکه خود به خوبی میداند در اثبات مدعایش ناتوان است. به هر صورت به او میگوییم که نیروی نظامی کشور ما با قدرت ایمان جوانان مسلمان، تا کنون در همین ده سال اخیر سه بار ارتش چهارم دنیا (یعنی اسرائیل) را زمینگیر کرده است. دو بار در جنوب لبنان و یک بار در غزه. چه اینکه همه میدانند حزب الله و مقاومت اسلامی لبنان از ما هستند و ما هم از آنانیم. ما با قدرت معنوی خود و با امکاناتی اندک، سه بار ارتش پرادعای اسرائیل که مجهز به قوی ترین تسلیحات نظامی است را به زانو درآوردیم. همان گونه که در هشت سال دفاع مقدس همه ابرقدرتها از صدام حمایت تسلیحاتی کردند و لیکن قدرت ایمان جوانان مؤمن مسلمان ایرانی، دشمن را به خفت و خواری کشید. قدرت معنوی ما و نیروی ایمان ما ، سندی زنده و گواهی روشن بر حقانیت مکتب ماست. کدام مکتب الهی و بشری را سراغ دارید که با دست خالی و با اندک امکانات، همه ابرقدرتهای زورگو و مستکبر را به ذلت بکشد؟



[ دوشنبه 93/3/12 ] [ 3:39 عصر ] [ Smuslim ] [ نظر ]

متن شبهه:

طلوع و غروب خورشید

قرآن کریم به ما می آموزد که خورشید در برکه ای گل آلود غروب می کند:
تا به غروبگاه آفتاب رسید; (در آن جا) احساس کرد که خورشید در چشمه تیره و گل ‏آلودى فرو مى‏رود; و در آن جا قومى را یافت; گفتیم:«اى ذو القرنین! آیا مى‏خواهى (آنان) را مجازات کنى، و یا روش نیکویى در مورد آنها انتخاب نمایى؟» (86)سورة البلد
تا به خاستگاه خورشید رسید; (در آن جا) دید خورشید بر جمعیتى طلوع مى‏کند که در برابر (تابش) آفتاب، پوششى براى آنها قرار نداده بودیم. (90)سورة البلد
ظاهرا علم جدید در این مورد در ضلالت مبین است. چرا که اولا بنا به نگرش علمی خورشید هیچ گاه در چشمه ی گل آلودی غروب نمی کند. دوم اینکه هیچ مکان غروب یا طلوعی برای خورشید وجود ندارد. احتمالا باور رایج در مورد کروی بودن سطح زمین غلط است وگرنه چطور ممکن بود که خورشید طلوعگاه وغروبگاهی نداشته باشد؟
احتمال دیگر این است که خداوند متعال، که بنا به تعریف قادر مطلق است، تا پیش از کشفیات کپرنیک ، کپلر و گالیله جهان را مطابق هیئت قرآنی می گردانده، اما بعد به این نتیجه رسیده که نظریه های این دانشمندان بلاد کفرمدل بهتری برای تدبیر امور کائنات پیش می نهد و آنگاه به ید قادر خود سیر گردش افلاک را تغییر داده است تا ایمان مؤمنان آزمایش شود. و العلم الکامل عند الله

پاسخ :

1. یکی از اصلی ترین روش‌های مغالطه و شبهه‌افکنی اسلام‌ستیزان (که چشم و گوش و قلب خود را به روی حق بسته‌اند و همگان را به بازگشت به جاهلیت فرا می‌خوانند) این است که جملات و عبارات قرآن را به نحوی مرموزانه تغییر دهند! برای مثال در همان آیه 86 کهف آمده است که ذوالقرنین گمان کرد که انگار خورشید در دریایی تیره فرو می‌رود. دقت کنیم! ذوالقرنین، گمان کرد.... چنین پنداشت... پس قرآن فقط پندار و گمان ذوالقرنین را بیان کرده است. یعنی از حقیقت عینی خبر نداده است. اما اسلام‌ستیز نامحترم طوری وانمود کرده است گویی این سخن، باور قرآن است !

عین گفتار قرآن:

حَتىَّ إِذَا بَلَغَ مَغْرِبَ الشَّمْسِ وَجَدَهَا تَغْرُبُ فىِ عَیْنٍ حَمِئَةٍ وَ وَجَدَ عِندَهَا قَوْمًا  قُلْنَا یَاذَا الْقَرْنَینْ‏ِ إِمَّا أَن تُعَذِّبَ وَ إِمَّا أَن تَتَّخِذَ فِیهِمْ حُسْنًا (86 کهف)

تا هنگامى که (ذوالقرنین) به مغرب رسید، خورشید را چنین پنداشت که در دریای تیره‏‌ و تارى غروب میکند و آنجا قومى را یافت و به ذو القرنین دستور دادیم که درباره این قوم یا غلظت و عذاب یا رحمت به جاى آور...

2. اسلام‌ستیز (حق‌ستیز) فوق، علاوه بر مغالطه در بیان آیه قرآن، در دادن آدرس هم دچار غلط (یا شاید اشتباه) شده است و آیات مربوط به سوره کهف را به صورت "سوره بلد" ثبت کرده است.

3.در آیه 86 عبارت مَغْرِبَ الشَّمْسِ به معنی غروبگاه خورشید، و در آیه 90 هم عبارت مَطْلِعَ الشَّمْسِ به معنی طلوع‌گاه خورشید بیان شده است. باید توجه داشت که در هنگام قرائت قرآن، لزومی ندارد که الفاظ را با توجه به چارچوب دانش فیزیک امروزی معنا کرد. بلکه باید به معانی اصطلاحی توجه نمود. چه اینکه با پیشرفت علم، هنوز هم ما در زبان فارسی از عباراتی چون "برآمدن خورشید" و یا "فرو رفتن خورشید" استفاده میکنیم. مطمئناً خورشید بالا و پایین نمیرود. بلکه زمین است که در حال حرکت به دور خورشید است. اما استفاده فارسی زبانان از این دو عبارت، حالت اصطلاحی و ادبی دارد. (نه معنی ظاهری فیزیکی) در زبان انگلیسی هم همینطور ! واژه ی sunrise به معنی طلوع خورشید است که اگر بخواهیم لفظی معنی کنیم، می شود : بالا آمدن خورشید ! در حالیکه همه می دانند خورشید بالا نمی آید. بلکه زمین است که حرکت میکند و میچرخد. اما همه ی دانشمندان فیزیک هم از همین واژه استفاده میکنند. یعنی معنی اصطلاحی را در نظر میگیرند، نه معنی لفظی و ظاهری. همینطور درباره واژه sunset به معنی غروب خورشید که اگر بخواهیم لفظی معنی کنیم، می شود: "نشستن یا فرو رفتن/ پایین رفتن خورشید" ! در حالیکه همگان معنی اصطلاحی را در نظر میگیرند. (نه معنی صرفاً لفظی را). پس باید قرآن را نیز بر همین اساس و با توجه به معنی اصطلاحی و ادبی معنا نمود. مَغْرِبَ الشَّمْسِ یعنی همان غرب ومَطْلِعَ الشَّمْسِ هم یعنی شرق. غربی ترین و شرقی ترین نقطه از زمینی که ذوالقرنین به آنجا رسید. (یعنی ساحل دریاهای غرب و شرق آن زمینی که ذوالقرنین به آنجا رسید.

نکته: توجه داشته باشیم که گرچه قرآن لزوماً از مفاهیم فیزیکی سخن نمیگوید، اما گاهی در پس زبان اصطلاحی و ادبی خود، از حقایق طبیعی هم خبر داده است. مثلاً این مسئله که اگر انسان از سطح زمین به آسمان بالا رود، دچار تنگی نفس می‌شود. که این مسئله در جای خود یک معجزه علمی است. چه اینکه در آن عصر هنوز بشر در آسمانها سیر و سفر نکرده بود. (کلیک

4. واژه‌ی "عین" لزوماً به معنی چشمه نیست. بلکه به مطلق آبی که در جایی باشد هم گفته میشود. لذا از حیث ادبی بر دریا هم اطلاق میشود. (بنگرید به تفسیر المیزان علامه طباطبایی، ذیل آیه 86 کهف، فخرالدین رازی قرن 6 هجری در تفسیر مفاتیح الغیبف ذیل آیه مربوطه)

5. البته ذوالقرنین پیامبر نبود. بلکه بنا بر روایات معتبر، انسانی صالح بود. به هر صورت هر انسانی وقتی به ساحل دریا میرسد، در هنگام غروب خورشید گمان میکند که خورشید در دریا فرو میرود. این یک حالتی است که به عنوان یک پندار و یک گمان برای ذهن انسان تداعی می شود. و به کاربردن این حالت به عنوان یک اصطلاح و یک "بیان ادبی" ایرادی ندارد.

غروب

غروب 2

غروب 3

مشاهده کل آیات مربوط به ذوالقرنین در قرآن: ادامه مطلب...

[ دوشنبه 93/2/8 ] [ 10:33 صبح ] [ Smuslim ] [ نظر ]

آیا بر وجود جنّ دلیلی عقلی وجود دارد ؟ پاسخ : بله ...

جنّ چیست ؟

در لغت : به گفته راغب اصفهانی ، ادیب و دانشمند ایرانی قرن چهارم هجری ، در کتاب « المفردات » جنّ در لغت از ریشه " ج ن ن " است یعنی آنچه از حواس ظاهری مخفی / پوشیده است. همچنین ابن منظور در لغتنامه ی لسان العرب همین را می گوید که جنّ یعنی هر آنچه مخفی / پوشیده / ناپیدا باشد. به همین دلیل به باغ می گویند : جنّة ، چون دار و درخت و گیاهان باعث می شود سایر اشیاء پوشیده شوند. به سپر جنگی میگویند : جُنّة ، چون انسان پشت آن مخفی می شود. به آنچه در رحم مادران است میگویند: جنین ، چون مخفی از چشم ظاهری است و ...حتی قرآن میگوید : شما انسانها در رحم مادرانتان اجنّه بودید . یعنی مخفی و ناپیدا بودید. ( سوره نجم ، آیه 32 )

در اصطلاح : معنی اصطلاحی جنّ ( که جمع آن اجنّه است ) نیز همین است. یعنی هر موجود یا نیرویی که مخفی باشد. پوشیده باشد. آشکار نباشد. موقتاً یا دائماً .

اما اثبات عقلی وجود جنّ : ادامه مطلب...

[ یکشنبه 92/9/10 ] [ 7:14 عصر ] [ Smuslim ] [ نظر ]
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

بسم الله الرحمن الرحیم ، در پی جبران گذشته ام ، در این تارنما بیان خواهم کرد که چرا به اسلام بازگشتم ؟ چرا مذهب شیعه را انتخاب کردم ؟ بدین امید که پروردگارم قلم عفو بر گذشته ام بکشد .
امکانات وب