چرا دین اسلام و مذهب شیعه را انتخاب کردم ؟ |
یکم : اسلام در میان تمامی ادیان و مکاتب برترین و بالاترین جایگاه را برای زن قائل شده است و این امری است که از قرآن وسنت اثبات شده است . کلیک کنید. دوم : یک اصل منطقی و عقلانی وجود دارد که اگر کسی تکلیفی بر گردن دیگری نهاد ، می بایستی امکانات و لوازم انجام آن تکلیف را نیز در اختیار او قرار دهد. مثلاً کسی که شخصی را مکلّف به ساخت خانه ای برای خود می کند ، باید مصالح یا هزینه ی آن کار را نیز به او بدهد. خداوند که منشأ عقلانیت و حکمت است ، بر اساس طبیعت جسمانی و روانی مردان ، امور اقتصادی و معیشت خانواده را بر عهده ی آنان – مردان - نهاد. بر اساس اصل فوق ، خداوند بر خود لازم دید که امکانات و لوازم انجام این تکلیف را نیز به مردان بدهد ، یکی از این امکانات ، علاوه بر قدرت جسمی ، درآمدهای جانبی همچون ارث است. به طور خلاصه : چون وظیفه و کارکرد اقتصادی مرد در خانواده بیش از زن است ، حقوق و مزایای وی نیز بیشتر است. سوم : اگر منصفانه و با دیدی عمیق بنگریم در می یابیم که « دو برابر بودن ارث مرد نسبت به ارث زن » نه تنها ظلم به زنان نیست بلکه شاید ظلم به مردان باشد ! که البته چنین هم نیست . توضیح : همانطور که گفته شد وظیفه ی اقتصادی و معیشت در خانواده بر عهده ی مرد است ، یعنی مرد موظّف است که درآمد خود را صرف خانواده کند ، اما زن همچین وظیفه ای ندارد ، یعنی اگر زن درآمدی دارد می تواند برای خود نگه دارد و برای شوهر یا … خرج نکند . با این حساب سهم مرد بین اعضای خانواده اش تقسیم می شود اما سهم زن برای خودش می ماند . یعنی مرد باید سهم خود را خرج چند نفر یعنی همسر و فرزندانش کند اما ارثی که زن می برد فقط برای خودش است . چهارم : زنان همواره تحت اصل « مهریه » از مردان طلبکار هستند . یعنی حق و حقوقشان در خانواده محفوظ است. گرچه در ارث کمتر از مردان سهم می برند اما تحت عنوان مهریه که می تواند محافظ حقوق و شخصیتشان باشد از حق مردان سهم دارند. پنجم : در فقه اسلامی و در مواردی جزئی ، گاهی سهم ارث زن مساوى سهم مرد است و گاهى کمتر از آن و زمانى نیز بیشتر از سهم مرد قرار دارد. اینچنین نیست که در تمام انحاء ارث سهم زن کمتر از سهم مرد باشد. مواردى که زن همتاى مرد ارث مى برد و نه کمتر از آن ، عبارت است از : پدر و مادر میت : در صورتى که میت فرزند داشته باشد که هر کدام از والدین یک ششم سهم مى برند و سهم پدر در خصوص فرض مزبور از مال فرزند، بیشتر از سهم مادر نیست . ششم : نکته قابل توجه آن که گرچه خداوند تمام قوانین حقوقى را برابر حقوق فطرى تنظیم و تدوین فرموده است تا زمینه شکوفایى گنجینه هاى درونى جامعه بشرى فراهم گردد، لیکن در پایان آیه ارث ، دو اسم از اسماى حسناى الهى را یاد آور مى شود که هماهنگى نظام تشریع و تکوین را در خاطره ها احیا نماید و آن این است که در پایان آیه یازده سوره نساء که عهده دار برخى از ارث هاى متفاوت مى باشد، چنین فرموده است : ان الله کان علیما حکیما یعنى شما از علم و حکمت کافى برخوردار نیستید تا راز تفاوت را که در هسته مرکزى عدل نهفته در آن جستجو کنید، لیکن خداوند آگاه و حکیم است همه علل تساوى و عوامل تفاوت را جمع بندى نموده و بر مدار حکمت آنها را به صورت مواد معتدل حقوقى روانه مى فرماید، تا مسائل در سنت و مانند آن از تفریط جاهلیت کهن و از افراط جاهلیت جدید و مدرن مصون بماند. [ یکشنبه 92/6/24 ] [ 11:48 صبح ] [ Smuslim ]
[ نظر ]
|
|
[ فالب وبلاگ : وبلاگ اسکین ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |