سفارش تبلیغ
صبا ویژن

چرا دین اسلام و مذهب شیعه را انتخاب کردم ؟
قالب وبلاگ

از دیدگاه مورّخین و روایان شیعه نیاکان پیامبر تا ابراهیم علیه السلام همگی یکتاپرست بودند . گرچه قوم و قبیله ایشان در جاهلیت و بت پرستی غرق بودند اما اجداد ایشان ، هیچ یک بت پرست نبودند و این از یقینیات مکتب است
بر اساس ده ها روایت از منابع حدیثی از جمله روایت صحیحه از امام صادق علیه السلام اجداد محمد رسول الله همگی یکتاپرست و حتی از جهت مادر هم یکتاپرست بوده اند

شیخ طوسى ، التهذیب ، ج 6 ص 79 ، دار الکتب الإسلامیه تهران ، 1365 هـ ش
شیخ ابوجعفر محمد بن یعقوب الکلینی الرازی  ، الکافی ، ج 4 ص 559 ، دار الکتب الإسلامیة تهران ، 1365 هـ ش


همچنین در طرف مقابل هیچ روایت معتبری وجود ندارد که دلالت کند اجداد محمد ( صلی الله علیه و آله و سلم ) بت پرست یا مشرک بوده اند

تنها اشکالاتی از کتب اهل سنت در این مسئله وجود دارد که ما در ادامه بدان پاسخ خواهیم داد 


همانگونه که گفته شد از دید شیعه ؛ نیاکان پیامبر همگی یکتاپرست بودند . گرچه بسیاری از قبیله ایشان بت پرست و ... بودند اما اجداد پدری و مادری ایشان تا ابراهیم خلیل الله و بلکه تا آدم علیه السلام طریف یکتاپرستی پیشه داشتند .

اما ادامه :

رد نظریه ی بت پرستی قصی بن کلاب

برخی از روایات تاریخ دلالت دارند که قصی بن کلاب ( جد اعلای محمد ) بت پرست بود . آیا این مسئله صحت دارد ؟  

پاسخ

خیر به هیچ روی صحت ندارد
در کتاب " السیرة النبویة " ابن هشام  ج 1 ص 255 ، ناشر دار الجیل بیروت ، چاپ 1411 هـ ق
و همچنین در " الطبقات الکبرى " ابن سعد ، ج 1 ص 66 ،  ناشر : دار الصادر ، بیروت
و برخی دیگر کتب روایی تاریخی
      مطلبی در باب قصی بن کلاب ( جد اعلای محمد رسول الله ) ذکر شده است که برای عده ای شبهه شد که آیا قصی بن کلاب بت پرست بود ؟؟؟  
اولاً ابن هشام این مسئله را تأیید نمیکند بلکه فقط روایتی را از کتاب سیره ابن اسحق نقل میکند ( بدون تأیید ) . و به نظر مورخین جدید و قدیم ( شیعه و سنی ) کتاب سیره ابن اسحق اصلاً وجود خارجی نداشته و تنها توسط عده ای ناشناس نوشته شد و به ابن اسحاق نسبت داده شد ( و صد البته پر از دروغ و اراجیف است ) . به فرض صحت انتساب این کتاب به ابن اسحاق ، باید توجه داشته باشیم که شخص ایشان نیز از اعتبار کافی برخوردار نیستند . نه شیعه و نه سنّی ایشان را قبول ندارند . و به نقل برخی دیگر ، این کتاب دروغین بارها توسط عده ای ضایع شد ( تحریف و دستکاری شد )

اما در مورد کلام ابن سعد در کتاب الطبقات الکبرى ، باید گفت که ابن سعد نیز خود این روایت را تأیید نکرد بلکه این مسئله را از زبان شخصی به نام هشام بن محمد بن سائب الکلبی تعریف کرده است . یعنی گفت وی چنین نقل کرد . و همگان نیک میدانند که این راوی نیز دروغگو بود . و برخی گفته اند هیچ حدیث درستی از او نقل نشده است

ابواحمد الجرجانی ، الکامل فی ضعفاء الرجال ج 7 ص 110 ، دار الفکر بیروت 1409 هـ ق
شمس الدین الذهبی ، میزان الاعتدال فی نقد الرجال ج 7 ص 88 ، دارالکتب العلمیة بیروت ، 1995 م


همچنین در باب مناصب و زندگی قصی بن کلاب از روایات موسى بن یعقوب الزمعی هم استفاده شد که او نیز اعتباری ندارد

  ابواحمد جرجانی ، الکامل فی ضعفاء الرجال ج 1 ص 185 دار الفکر بیروت ، 1409 هـ ق

 همچنین دیگر راوی در این مورد : عبد الله بن خداش بن أمیة ناشناس است . ( مجهول است در نتیجه روایاتش نیز قابل استناد نیست )
همچنین : محمد بن عمر الأسلمی  دیگر راوی این قسمت هم ضعیف است .

  ابواحمد جرجانی ، الکامل فی ضعفاء الرجال ،  دار الفکر بیروت ، 1409 هـ ق

پس این روایات اعتبار ندارند . و نمی توانند مورد استناد قرار گیرند


در تاریخ طبری نیز برخی از روایات و بیانات وجود دارد که نشان میدهد قصی بن کلاب ( جد اعلای پیامبر ) بت پرست بود . در ادامه این بیانات را ارائه و نقد میکنیم و ثابت میکنیم که طبری هیچ گاه قائل به بت پرستی قصی بن کلاب نبود

در واقع بت پرست دانستن قصی بن کلاب ، تنها و تنها یک برداشت اشتباه و نامربوط  از سخن طبری است .

در تاریخ طبری آمده است که قصی امور کعبه را از قبیله خزاعه گرفت . ( با دادن پول و حتی با جنگیدن ) 

تاریخ طبری ( ترجمه: ابو القاسم پاینده‏ ) ، انتشارات اساطیر ، تهران‏ ، 1375 هـ ش ، چاپ پنجم‏ ، ج 3  صفحه 809

برخی گمان کردند که پس گرفتن امور کعبه ( ریاست و تولیت کعبه ) به معنی بت پرستی قصی است . در حالیکه همه ی پژوهشگران نیک میدانند کعبه قبل از اینکه توسط عده ای جاهل به بت کده تبدیل شود ، جایگاه یکتاپرستی و توحید بوده است . و قرار گرفتن چند بت در خانه ی کعبه ، ارزش و جایگاه والای این خانه را از بین نبرد . نشان به آن نشانی که خداوند در قرآن بارها وبارها در سوره های مکی کعبه را به عنوان جایگاه یکتاپرستی ستود ، درحالیکه کعبه بت کده بود !

پس قصی بن کلاب خادم و متولی بتکده نبود بلکه تولیت بیت الله الحرام و جایگاه امن یکتاپرستی را برعهده داشت . ودر راه مبارزه با بت پرستی اقداماتی نیز انجام داد ( البته بر اساس شرایط و مقتضیات زمان )  :

گذشته از اینکه خزاعه قومی بت پرست و شدیداً فاسد بودند ، همینکه قصی این مناصب را از آنان گرفت نشان میدهد که وی راضی به ریاست بت پرستان بر کعبه نبود . و همچنین وی پس از رسیدن به مسئولیت و ریاست کعبه ، همه ی مناصب و امور مربوط به بتها را تعطیل کرد و به گفته ی طبری فقط 5 منصب مشروع و معقول را باقی گذاشت و آن پنج منصب از این قرار بود :

حجابت و سقایت و رفادت و ندوه و لوا ( همان  ص 810 )

حجابت یعنی پرده داری کعبه ؛ رفادت یعنی دادن غذا به مسافرین و زائرین ؛ سقایت یعنی آب دادنبه زائرین بیت الله ؛ 

ندوه یعنی شور و تصمیم گیری در باب حرم امن الهی ؛ و لوا هم یعنی پرچم داری در طواف کعبه
همین که قصی سایر مناصب ( امور بت پرستی ) را مشروعیت نبخشید و به عهده نگرفت ، نشان میدهد که وی بت پرست نبود .

برخی نیز گفته اند قصی فرزندان خود را به نام بتها نامگذاری کرد .

پاسخ ما :

اولاً  طبری همچین روایتی را نقل کرده است اما با دقت نظر در گفته ی طبری در می یابیم که طبری خود نیز به این سخن اطمینان نداشت .

نام عبد مناف مغیره بود و او را ماه مى‏گفتند، از بس که زیبا بود. گویند : قصى می‏گفته بود : چهار پسر آوردم و دوتا را به بت خویش نامیدم و یکى را به خانه‏ام و یکى دیگر را به خودم. و این چهار پسر عبد مناف و عبد العزى و عبد الدار و عبد قصى بودند و مادر همه ‏شان حبى دختر حلیل بن حبشیة بن سلول بن کعب بن عمرو بن خزاعه بود. ( همان ص 805 )

همانگونه که در این متن آمده است ، طبری برای گفتن این سخن از عبارت «  ...گویند : قصى مى ‏گفته بود چهار پسر آوردم ... » استفاده کرده است . در متن عربی آمده است : ... فیما زعموا ولد لی اربعه ...

برخی چنین گمان کردند که قصی گفت چهار پسر آوردم و دو تا را به نام بت خویش ...

معلوم است کهطبری خود به این سخن باور نداشت وگرنه میگفت چنین و چنان بود ... ! اما می بینیم که گفت برخی چنین گمان کردند ...

و این نشان میدهد خود وی نیز چندان به این گفته اطمینان نداشت .

تاریخ الطبری‏ ، ناشر: روائع التراث العربى‏ ، بیروت‏ ، 1387 ق‏ ، چاپ دوم‏  ج‏2 ، ص 254

ثانیاً قصی هیچ گاه فرزندانش را به نام بت نامگذاری نکرد . هیچ سند درست و قابل قبولی بر این ادعا دلالت نمی کند . بلکه قصی فرزندانش را به اسامی زیبا و عاقلانه نامگذاری میکرد ( چون قصی و همه اجداد پیامبر بر دین حنیف ابراهیم بودند )

مثلاً طبری میگوید : نام عبد مناف ، مغیره بود و او را ماه مى‏گفتند، از بس که زیبا بود.

تاریخ طبری ( ترجمه: ابو القاسم پاینده‏ ) ، انتشارات اساطیر ، تهران‏ ، 1375 هـ ش ، چاپ پنجم‏ ، ج 3  صفحه 805

از همین جا بر می اید که عبد مناف و عبد الدار و ... نامهای واقعی فرزندان قصی نبودند . بلکه القاب ایشان نزد مردم بود که آن هم توسط عوام و دوستان و آشنایان انتخاب میشد نه توسط خود شخص ...

و این امکان بسیار قوی است که قصی از سر اجبار یا فراهم نبودن شرایط در مقابل این رفتارها سکوت اختیار می کردند .

همانگونه که در متن بالا آمده است نام عیدمناف ، مغیره بود . و عبدمناف لقب او بود .

ثالثاً عبد در زبان عربی به معنی غلام هم می آید . یعنی خادم . عبد مناف یعنی خادم شخصی به نام مناف یا عبد الدار یعنی خادم خانه و ...

روایتی دیگر نیز وجود دارد ؛ از هشام بن محمد روایت کرده ‏اند که عبد مناف را ماه مى‏ گفتند و نامش مغیره بود و مادرش حبى وى را به مناف وابسته بود که بزرگترین بتان مکه بود و حبى بدان دلبسته بود بدین جهت به نام عبد مناف شهره شد .

میگوییم این روایت نیز صحت سندی ندارد . طبری نیز صحت آن را تأیید نکرد . بلکه این مسئله را از زبان هشام بن محمد بن سائب کلبی تعریف کرد و بر محققین عرصه ی تاریخ مشخص است که هشام بن محمد بن سائب شخصی نامعتبر و دروغگو بود . 

ابواحمد جرجانی ، الکامل فی ضعفاء الرجال ج 7 ص 110 ، دار الفکر بیروت 1409 هـ ق
شمس الدین ذهبی ، میزان الاعتدال فی نقد الرجال ج 7 ص 88 ، دارالکتب العلمیة بیروت ، 1995 م

نکته : بسیاری از راویان ، جیره خواران و علمای درباری اموی ، در مسیر تحقیر و نابودی اسلام سعی میکردند تیشه به ریشه ی نبوت و امامت بزنند . بت پرستی قصی بن کلاب ( جد اعلای پیامبر ) از همین دروغها و توطئه ها بود که در این مقاله به آن پاسخ داده شد .


کلمات کلیدی : بت پرستی اجداد پیامبر ؟ ، نقدی بر نظریه بت پرستی قصی بن کلاب ، آیا قصی بن کاب بت پرست بود ؟ ، اثبات یکتاپرستی نیاکان محمد بنا بر تاریخ ،


[ سه شنبه 92/2/10 ] [ 9:14 صبح ] [ Smuslim ] [ نظر ]
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

بسم الله الرحمن الرحیم ، در پی جبران گذشته ام ، در این تارنما بیان خواهم کرد که چرا به اسلام بازگشتم ؟ چرا مذهب شیعه را انتخاب کردم ؟ بدین امید که پروردگارم قلم عفو بر گذشته ام بکشد .
امکانات وب