سفارش تبلیغ
صبا ویژن

چرا دین اسلام و مذهب شیعه را انتخاب کردم ؟
قالب وبلاگ

خلاصه ی مقاله : پاسخ : در برخی روایات از جمله در کتاب شریف « الکافی » آمده است که الاکراد طایفه ای از جن هستند. اما چند نکته قابل توجه است :

1. شیخ کلینی این روایت را به عنوان روایت مُـرسَل بیان می دارد. یعنی اعتبار سندی ندارد. متأسفانه دشمنان اسلام که در جعل سند و قیچی کردن روایات و دروغ بافی نظیر ندارند، بی اعتباری این روایت در گفتار علما و محدثین را بیان نمی کنند و طوری وانمود می کنند گویی شیخ کلینی ( مؤلف الکافی ) این حدیث را صحیح می دانست ! در حالیکه روشن است که مؤلف این روایت را جزو روایات مرسل بیان کرده است. 

2. منظور از اکراد مذموم، یزیدیان (گروهی از کردها)
و گروههایی شبیه به آنان است. ( بنا به گفته ی قاضی نورالله شوشتری  ) و اصلاً الاکراد گروهی از کردها بوده اند نه همه ی کردها.

3. به فرض محال اگر سند روایت صحت داشته باشد ، مگر جن بودن بد است ؟؟؟ این در حالی است که خداوند بسیاری از اجنه را در قرآن ستوده است. در ابتدای سوره جن ، بسیاری از اجنه مؤمن هستند.

4. روایاتی داریم که از اکراد تعریف شده است و انان را جزو شیعیان و محبان اهل بیت پیامبر نامیده است. حتی برخی از کردها محرم اسرار امامان بودند.

5. جن در لغت به معنی "مخفی" است. قرآن هم میگوید ای انسانها ! شما هنگامی که در رحم مادران‌تان اجنه (جن‌ها) بودید، خدا از شما آگاه بود. پس در خود قرآن و احادیث به همه‌ی چیزها و کسانی که مخفی و پوشیده هستند هم "جن" گفته میشود. در صورتی که فرض کنیم آن حدیث صحیح و معتبر باشد، باز هم جوانب دیگری از مسئله وجود دارد که نشان میدهد این سخن توهین‌آمیز نیست.
کردستان
مقاله ی کامل :
 


1. خود شیخ کلینی (نویسنده کتاب الکافی که این روایت در آن آمده است) هم این روایت را قبول نداشت. چون این روایت جزو روایات مرسل است و همه ی حدیث شناسان شیعه ( که شیخ کلینی از رهبران آنان است ) روایت مرسل را غیر معتبر میدانند.


2. منظور از الاکراد همه ی کردها نیست. بلکه در ادبیات علمای شیعه اگر کسی از کردها نکوهش شده باشد منظورش به گروهی از کردهاست. قاضی نور الله شوشتری درجایی اکراد را نکوهش می کند (نه بر اساس روایت ، بلکه بر اساس کلام خویش) اما جالب اینجاست که او اکراد را تعریف می کند:

الأکراد منهم بالنصب و الغلو فی موالاة یزید بن معاویة

یعنی : اکراد همان هایی هستند که به اهل بیت ناسزا می گویند و در دوستی با یزید بن معاویه غلو می کنند.

قاضى نورالله شوشترى، الصوارم المهرقة ، انتشارات چاپخانه نهضت، تهران، 1367 هجرى قمری ، صفحه 251

من هم فیلمی مستند دیدم که این یزیدیان که در عراق ، جنوب ترکیه و سوریه و بخشهایی از ایران هستند، شیشیه می خورند. در بدن خود خنجر فرو می کنند. مار میخورند و ... !

امّـــــــــــا به هر صورت :

ملاک برتری نژاد نیست. بلکه تقوا است. ( سوره حجرات ، آیه 13 )


3. به فرض محال اگر سند روایت صحت داشته باشد ، مگر جن بودن بد است ؟؟؟ این در حالی است که خداوند بسیاری از اجنه را در قرآن ستوده است. در ابتدای سوره جن ، بسیاری از اجنه مؤمن هستند.

4. همچنین در روایات معتبر بسیاری از نزدیکان ائمة « کُــرد » بودند :

یکی از راویان و اصحاب نزدیک امام صادق و امام کاظم شخصی بود به نام ابوالحسن علی بن الصائغ که لقبش ابوالاکراد بود :
شیخ طوسى، التهذیب ، دار الکتب الإسلامیه تهران، 1365 هجرى شمسى ، ج : 7 ص : 23

علامه حلی میگوید امام صادق در حق این شخص دعای خیر کردند و از راویان معتبر بود.

علامه حلی ، الخلاصة ، الباب الأول على ، صفحه 96 ، راوی شماره 27

سید بن طاووس هم از سخنان و احادیث ابو الاکراد استفاده کرده است :

سید على بن موسى بن طاوس، إقبال الأعمال، دار الکتب الإسلامیة تهران، 1367 هجرى شمسی ، صفحه 110

داستان کردهای راهزن که باشنیدن نام امام رضا اشک در چشمانشان جمع شد :

در بحار الانوار ( مؤلف : علامه مجلسى ) روایتی نقل شده است که دعبل خزاعی تعریف میکند که من شعری در رثای اهل بیت پیامبر سرودم . شعرم در میان مردم پخش شد و بر سر زبانها افتاد. مدتی بعد به سوی خراسان رفتم تا علی بن موسی الرضا که در خراسان ولی عهد مأمون بود را زیارت کنم. وقتی به محضر ایشان رسیدم شعرم را خواندم. امام خوشحال شدند و به من هدیه دادند. اما من از ایشان خواستم تا پیراهن خود را به من بدهند تا کفنم در قبر باشد. امام پذیرفتند. در راه برگشت، گروهی از راهزنان کُرد ما را گرفتند و اموال ما را غارت کردند. یکی از این راهزنان، مراقب ما بود تا فرار نکنیم. هوا بارانی بود. ناگهان شنیدم که این راهزن، شعر مرا در مدح اهل بیت می خواند و اشک می ریزد. تعجب کردم. به او گفتم که شاعر این شعر کیست ؟ گفت : دعبل خزاعی شاعر اهل بیت پیامبر، خدا او را رحمت کند!
گفتم : من دعبل هستم !
باورشان نشد، از همه کاروانیان پرسیدند و در نهایت فهمیدند که دعبل من هستم!
پیراهن امام رضا را به آنان نشان دادم و گفتم که این را از علی بن موسی الرضا گرفتم. تا این را شنیدند به سمت پیراهن دویدند. اشک ریختند. ما را رها کردند و اموالمان را به ما پس دادند. و ما همگی نجات یافتیم. 

بحار الانوار ، مؤسسة الوفاء بیروت ، 1404 هجرى قمرى ، ج 49 ص 242 – 245      

5. جن در لغت به معنی "مخفی" است. قرآن هم میگوید ای انسانها ! شما هنگامی که در رحم مادران‌تان اجنه (جن‌ها) بودید، خدا از شما آگاه بود. پس در خود قرآن و احادیث به همه‌ی چیزها و کسانی که مخفی و پوشیده هستند هم "جن" گفته میشود. در صورتی که فرض کنیم آن حدیث صحیح و معتبر باشد، باز هم جوانب دیگری از مسئله وجود دارد که نشان میدهد این سخن توهین‌آمیز نیست.


[ یکشنبه 92/7/21 ] [ 12:57 عصر ] [ Smuslim ] [ نظر ]
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

بسم الله الرحمن الرحیم ، در پی جبران گذشته ام ، در این تارنما بیان خواهم کرد که چرا به اسلام بازگشتم ؟ چرا مذهب شیعه را انتخاب کردم ؟ بدین امید که پروردگارم قلم عفو بر گذشته ام بکشد .
امکانات وب