ابن ابی الحدید - از علمای منصف سنّی مذهب - درباره ی رفتار برخی رهبران اهل تسنن راجع به فضائل امیرالمؤمنین علی علیه السلام می نویسد :
می بینیم که گروه های بسیاری می خواهند فضیلت های او را از بین ببرند ؛ و بسیاری حیله و توجیه ها را به سوی فضائل او روانه می سازند ؛ عده ای از خوارج از دین برگشته ؛ و عده ای ناصبی کینه توز ؛ و عده ای دین دار که دین برای او اشتباه شده است ؛ و کسی که از کودکی با دشمنی او بزرگ شده است ؛ و منافقی که دروغ بر او می بندد ؛ و طرفداران عثمان که بر علی حسادت می ورزند؛ ایشان به فضائل علی کنایه زده و به آن اعتراض می کنند ؛ و نیز معتزلی هایی که در سخنوری دیگران را شکست می دهند و به راه اختلاف افکنی آگاه شده اند و شبهه ها و جایگاه های اشکال و روش های تاویل را می دانند ، آنها نیز برای از بین بردن مناقب و تاویل فضائل مشهور او تلاش می کنند ؛ گاهی آن را به صورتی تاویل می کند که با کلام سازگار نیست ؛ و گاهی نیز می خواهد با آوردن ضد آن از مقام آن بکاهد ؛ و با این همه جز بر مقام و برتری و وضوح و نورانیت او نمی افزایند ؛ و می دانی که معاویه و یزید و کسانی که بعد از او بودند به مدت هشتاد سال ، از هیچ کوششی برای وادار کردن مردم به جسارت و لعن به حضرت و پنهان کردن فضیلت های ایشان و پوشاندن مناقب و سوابق ایشان کوتاهی نکردند.
ابن ابی الحدید ، شرح نهج البلاغة ج 13 ص 219 ، دار احیاء التراث العربی ، شرح خطبه قاصعه خطبه 234
متن عربی گفتار ابن ابی الحدید :
ثم رأینا جمیع المختلفین قد حاولوا نقض فضائله ، ووجهوا الحیل والتأویلات نحوها ، من خارجی مارق ، وناصب حنق ، وثابت مستبهم ، وناشئ معاند ، ومنافق مکذب ، وعثمانی حسود ، یعترض فیها ویطعن ، ومعتزلی قد نقض فی الکلام ، وابصر علم الاختلاف ، وعرف الشبه ومواضع الطعن وضروب التأویل ، قد التمس الحیل فی ابطال مناقبه وتأول مشهور فضائله ، فمرة یتأولها بما لا یحتمل ، ومرة یقصد أن یضع من قدرها بقیاس منتقض ، ولا یزداد مع ذلک الا قوة ورفعة ، ووضوحا واستنارة ، وقد علمت أن معاویة ویزید ومن کان بعدهما من بنى مروان أیام ملکهم - وذلک نحو ثمانین سنة - لم یدعوا جهدا فی حمل الناس على شتمه ولعنه واخفاء فضائله ، وستر مناقبه وسوابقه.