آیا امامان شیعه در کنار زبان عربی ، پارسی گو هم بودند ؟؟؟
منبع مقاله : ذی طوی
در منابع روایی شیعه موارد زیادی داریم که امامان شیعه به زبان پارسی هم سخن میگفتند . آن هم به صورت مسلط و حتی با لهجه ی مناطق مختلف ایرانمواردی را بررسی میکنیم :
مورد یکم :
عبد الله بن فرقد قال خرجنا مع أبی عبد الله ع متوجهین إلى مکة حتى إذا کنا بسرف استقبلنا غراب ینعق فی وجههفقال مت جوعا ما تعلم من شیء إلا و نحن نعلمه إلا أنا أعلم بالله منک ... أنه دخل علیه قوم من أهل خراسان فقالابتداء من غیر مسألة من جمع مالا من مهاوش أذهبه الله فی نهابر فقالوا جعلنا الله فداک ما ندرک هذا الکلام فقال الامام علیه السلام از باد آید بدم شود ...
راوی گوید با امام صادق علیه السلام بودم جمعی از اهل خراسان وارد شدند ... امام به آنان توصیه کرد . اهل خراسان گفتند : فدای شما شویم . آنچه فرمودید را فهم نکردیم . آنگاه امام صادق علیه السلام فرمود : از باد آید بدم شود . ( یعنی بادآورده را باد می برد ) و این را به زبان پارسی گفت .
سند :
مناقب آل أبی طالب ج 4 ص 218 مؤسسه انتشارات علامه قم، 1379 هجرى قمری
محمد بن حسن بن فروخ ، بصائر الدرجات، ص 336، انتشارات کتابخانه آیت الله مرعشى قم، 1404 هجرى قمری
مورد بعدی :
رُوِّینَا عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع أَنَّهُ قَالَ قُدِّمَ لِأَبِی مَتَاعٌ مِنْ مِصْرَ فَصَنَعَ طَعَاماً وَ جَمَعَ التُّجَّارَ فَقَالُوا نَأْخُذُهُ مِنْکَ بِدَهْ دَوَازْدَهْ فَقَالَ لَهُمْ أَبِیعُکُمْ هَذَا الْمَتَاعَ بِاثْنَیْ عَشَرَ أَلْفاً وَ کَانَ شِرَاؤُهُ عَشَرَةَ آلَافٍ بِدَهْ دَوَازْدَه لَفْظٌ فَارِسِیٌّ مَعْنَاهُ الْعَشَرَةُ بِاثْنَیْ عَشَرَ وَ کَذَلِکَ دَهْ یَازْدَهْ وَ هُوَ عَشَرَةٌ بِأَحَدَ عَشَر
از امام صادق علیه السلام نقل شد که برای پدرم از مصر کالایی رسید . پس پدرم تجار را جمع کرد . پس آن تجار گفتند این را به ده دوازده می خریم ( این نشان می دهد که تجار ایرانی بودند ) و امام باقر علیه السلام به دیگر تجار فرمود : ده دوازده اصطلاح فارسی است . آنگاه فرمود : این را 12000 دینار می فروشم . چون 10000 دینار خریدم و ...
سند :
محدث نورى، مستدرک الوسائل، ج 13 ص 316 ، مؤسسه آل البیت علیهم السلام قم، 1408 هجرى قمری
مورد بعدی :
... جعلت أمیر المؤمنین ولیها و تکلم حذیفة بالخطبة فقال أمیر المؤمنین ع لها ما اسمک فقالت شاه زنان بنت کسرى قال أمیر المؤمنین نه شاه زنان نیست مگر دختر محمد و هی سیدة النساء أنت شهربانویه و أختک مروارید بنت کسرى قالت آریه ...
ترجمه :
امیرالمومنین علی علیه السلام سرپرست او ( شهربانو ) شد آنگاه به او گفت نامت چیست ؟ او گفت : شاه زنان دختر کسری . امام علی گفت : نه ! شاه زنان فقط فاطمه دختر محمد است . اوست که سرور همه ی زنان است ( این عبارت را به زبان پارسی گفت ) . بلکه تو از این پس شهربانو نام داری . و از این به بعد نام خواهرت هم مروارید است . پس شهربانو گفت : آریه ( بله )
نکته : همانطور که در متن عربی مشخص است امام با شهربانو ( که در آن وقت کودک بود ) به زبان پارسی سخن گفت .
سند :
علامه حلى، العدد القویة ، ص 57 ، انتشارات کتابخانه آیت الله مرعشى قم، 1408 هجرى قمرى
مورد بعدی :
از امام صادق علیه السلام :
فَلَبِثْنَا عِنْدَهُ إِلَى الْمَسَاءِ ثُمَّ خَرَجْنَا فَقَالَ لِعَلِیٍّ رُدَّ إِلَیَّ مَسْرُوراً بِالْغَدَاةِ فَوَجَّهَهُ إِلَیْهِ فَلَمَّا أَنْ دَخَلَ قَالَ لَهُ بِالْفَارِسِیَّةِ بار خدا چون ... فَقُلْتُ لَهُ نیک یَا سَیِّدِی فَمَرَّ نَصْرٌ فَقَالَ در ببند فَأَغْلَقَ الْبَابَ ثُمَّ أَلْقَى رِدَاءَهُ عَلَیَّ یُخْفِینِی مِنْ نَصْرٍ حَتَّى سَأَلَنِی عَمَّا أَرَادَ فَلَقِیَهُ عَلِیُّ بْنُ مَهْزِیَارَ فَقَالَ لَهُ کُلُّ هَذَا خَوْفاً مِنْ نَصْرٍ فَقَالَ یَا أَبَا الْحَسَنِ یَکَادُ خَوْفِی مِنْهُ خَوْفِی مِنْ عَمْرِو بْنِ قَرْحٍ
داستان یکی از شیعیان که از دست برخی عوامل حکومتی در حال فرار بودند ...
ترجمه :
پس امام به زبان فارسی به او گفت : بار خدا چون ... ( بقیه عبارت نامفهوم ) پس گفتم : خوبم ای سرور من . پس مإمور حکومت عبور کرد . امام فرمود : در را ببند ! پس در را بستند . و امام هم مرا مخفی کرد ....
سند :
علامه مجلسى، بحار الأنوار ? مؤسسة الوفاء بیروت ، 1404 هجرى قمری ، ج 50 ص 131 این روایت در بصائر الدرجات هم هست .
مورد بعدی :
از پیامبر اکرم :
وَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص لِسَلْمَانَ یَا سَلْمَانُ إِشْکَمَتْ دَرْدْ ( أو إشْکَمِ تو دَرْدِ ) قُمْ فَصَلِّ فَإِنَّ فِی الصَّلَاةِ شِفَاءً
ترجمه :
پیامبر به سلمان فرمود : ای سلمان شکمت درد میکند ( و این را به پارسی گفت ؟ ) اکنون برخیز نماز بگذار سپس شکمت خوب می شود .
سند : محدث نورى، مستدرک الوسائل، مؤسسه آل البیت علیهم السلام قم، 1408 هجرى قمری جلد 6 ص 390
و بسیاری موارد دیگر