چرا دین اسلام و مذهب شیعه را انتخاب کردم ؟ |
متن شبهه :
پاسخ خلاصه : کسی که این شبهه را طرح نموده اطلاعی از معانی واژگان قرآن نداشته است. درحالیکه قضاوت درباره قرآن نیازمند این است که حداقل اطلاعات را درباره ی زبان و ادبیات قرآن داشته باشیم. به هر صورت با اندکی دقت در آیات می فهمیم که هیچ تناقضی وجود ندارد. به طور خلاصه این دو سری آیه چنین می گویند : خداوند ابتدا آسمانها را آفرید. سپس زمین را آفرید. و نیز (یا سپس) آسمانها را ویرایش و تکمیل (سوّا و قضا) نمود. که هیچ تناقضی وجود ندارد. متأسفانه برخی از سر بی دقتی [و دشمنان از سر خباثت] واژگان سوّا و قضا را به معنی آفریدن ترجمه کردند که این درست نیست. بلکه معنی صحیح : ویراستاری و تکمیل و... است. پاسخ مفصّل :
I. قرآن می گوید آسمانها قبل از زمین خلق شده اند. (یعنی سخنی درست بیان کرده است.)
خداوند آسمانها و زمین را به حق آفرید و شما آدمیان را به زیباترین صورت برنگاشت، و بازگشت همه خلایق به سوى اوست. (دقت: اول آسمانها و سپس زمین)
او آفریننده آسمانها و زمین است و چون اراده چیزى کند، به محض آنکه گوید: موجود باش، موجود خواهد شد. (دقت : اول آسمانها و سپس زمین را نام می برد.) همچنین سوره نازعات آیه27 - 29 :
آیا آفرینش شما آدمیان استوارتر است یا آفرینش آسمان بلند که خدا آفرید؟ که سقفى بس بلند و در کمال زیبایى استوار نمود. و شامش را تیره و روزش را روشن گردانید. و زمین را پس از آن بگسترانید. (دقت : قرآن به صراحت می گوید : دحو یا همان گستردگی زمین پس از خلقت آسمانها بوده است.) و همچنین آیه 2 و 3 رعد که ابتداء به خلقت آسمانها اشاره می کند و سپس به خلقت زمین ...
II. اما آیات مربوط به ویرایش آسمانها پس از آفرینش زمین : ممکن است برخی آیه زیر را مطرح کنند. آیه 9 - 12 فصلت :
بگو آیا شما به کسى که زمین را در دو دوره آفرید، کفر مى ورزید، و براى او همتایانى قرار مى دهید؟ او پروردگار جهانیان است. و در روى زمین کوه هاى استوارى پدید آورد، و در آن منافع فراوانى آفرید و رزق را در آن در چهار دوره تقدیر کرد، یکسان و به اندازه براى خواهندگان. آن گاه به آسمان مسلط شد، در حالى که به صورت دود بود، پس به آن و به زمین گفت: خواه یا ناخواه بیایید. آن دو گفتند: فرمانبردار آمدیم. پس آنها را در دو دوره به صورت هفت آسمان به ثبت رسانید و محکم و استوار ساخت، و در هر آسمانى کار آن را وحى کرد، و آسمان دنیا را با چراغ هایى آرایش دادیم و [از استراق سمع شیطانها] حفظ کردیم، این است اندازه گیرى تواناى شکست ناپذیر و دانا ... دقت : خداوند می گوید آسمانها قبل از "قضا : تکمیل و تصویب" به صورت دود بود. این یعنی آسمان قبل از زمین وجود داشت. اما بعدها ویرایش شد (و می شود.) و همچنین سوره 2 آیه 29 :
او خدایى است که همه آنچه را در زمین وجود دارد، براى شما آفرید و نیز به آسمان پرداخت و آنها را به صورت هفت آسمان آراست و او به هر چیز آگاه است. درباره آیه فوق چند نکته قابل بیان است : 1. زبان قرآن در بیان آفرینش، زبانی نمادین است. یعنی با استفاده از تمثیل بیان می کند. چون هدفش یادآوری و تذکّر دادن است. 2. "ثمّ" در زبان عربی لزوماً به معنی تأخیر زمانی نیست. یعنی لزوماً به معنی "سپس" نیست. بلکه به معنی همچنین هم هست. (بدون در نظر گرفته زمان) اگر هم به معنی «سپس» باشد : 3. در آیات فوق نگفته آسمانها پس از زمین خلق شده اند. بلکه گفته است پس از خلق زمین ، استواء بر آسمان و قضاء آن صورن گرفت ( نه خلق آسمان) . که با قرینه آیات قبل روشن می شود خلقت آسمانها قبل از خلقت (آفرینش) زمین بوده است. و این درست همان چیزی است که واقعیت دارد. اما برخی گمان کرده اند که استواء و قضاء همان خلقت است. در حالیکه چنین نیست. « استوی » به گفته راغب اصفهانی (لغت شناس بزرگ قرن 4 هجری) از مصدر استواء به معنی اقتدار و استیلاء است. ثمَُّ اسْتَوَى إِلىَ السَّمَاءِ یعنی درباره ی آسمان اقتدار به خرج داد. پرداخت و شبیه به این ... همچنین این عبارت ثمَُّ اسْتَوَى إِلىَ السَّمَاءِ نشان می دهد که آسمان وجود داشت و خداوند به آن پرداخت. یعنی آسمان از قبل توسط خداوند خلق شده بود. یعنی موجود بود. و خداوند درباره آن مقتدرانه برخورد کرد (اسْتَوَی) اما عبارت (فَقَضَاهُنَّ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ) که عبارت « قضاء » در آن وجود دارد. فَقَضَاهُنَّ : فـ + قضا (قضی) + هنّ . قضا از مصدر قضاء به گفته راغب اصفهانی به معنی امر نمودن و فیصله دادن است. 4. به فرض محال اگر کسی به هر دلیلی مورد شماره 3 را نپذیرد و حتی اگر " ثمّ " را به معنای تأخیر زمانی نیز در نظر بگیریم، آیا ایرادی دارد که بر اساس تدبیر پروردگار، ابتدا مواد موجود در هسته اولیه زمین آفریده شده و سپس با آفرینش آسمان ها، آن هسته اولیه، در میان آنها قرار گرفته و بعد از فعل و انفعالات فراوانی که بشر به برخی از آنها پی برده، سرانجام به شکل کنونی زمین که تنها کره شناخته شده دارای حیات است؛ درآمده باشد؟ و آیا چنین روندی، با تئوری پذیرفته شده ای که بیان می دارد "ماده و انرژی، هیچ گاه از بین نرفته، بلکه به یکدیگر تبدیل می شوند" منافاتی خواهد داشت؟! [ پنج شنبه 92/9/28 ] [ 2:11 عصر ] [ Smuslim ]
[ نظر ]
|
|
[ فالب وبلاگ : وبلاگ اسکین ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |