سفارش تبلیغ
صبا ویژن

چرا دین اسلام و مذهب شیعه را انتخاب کردم ؟
قالب وبلاگ

قسمت اول مقاله : اسلام و برده داری 1

اما ادامه مطلب : 

مبازه ی حساب شده اسلام با برده داری

ماده اول - بستن سرچشمه ‏هاى بردگى

اسلام در اولین گام ، سرچشمه های برده داری را بست . در قدیم الایام میان فرهنگهای مختلف چنین رسم بود که قوی تر ها بر ضعیف تر ها یورش می بردند و آنان را به عنوان برده می گرفتند و می فروختند . در حالیکه اسلام هرگونه تجاوزگری را نفی کرده است :

اعراف / 33 :
قُلْ إِنَّما حَرَّمَ رَبِّیَ الْفَواحِشَ ما ظَهَرَ مِنْها وَ ما بَطَنَ وَ الْإِثْمَ وَ الْبَغْیَ بِغَیْرِ الْحَقِّ وَ أَنْ تُشْرِکُوا بِاللَّهِ ما لَمْ یُنَزِّلْ بِهِ سُلْطاناً وَ أَنْ تَقُولُوا عَلَى اللَّهِ ما لا تَعْلَمُونَ
ای پیامبر ، بگو: که خداوند، اعمال زشت را، چه آشکار و چه پنهان، حرام کرده است و نیز گناه و تجاوزگری های ناحق را و اینکه چیزى را که خداوند دلیلى براى آن نازل نکرده، شریک او قرار دهید و به خدا مطلبى نسبت دهید که نمى‏دانید ، خداوند همه ی اینها را حرام کرده است .»
بقره 190 : وَ قاتِلُوا فی‏ سَبیلِ اللَّهِ الَّذینَ یُقاتِلُونَکُمْ وَ لا تَعْتَدُوا إِنَّ اللَّهَ لا یُحِبُّ
و در راه خداوند ،با کسانى که با شما مى‏جنگند، نبرد کنید ، و از حدّ اعتدال خارج نشوید که خداوند تجاوزگران را دوست نمى‏دارد ...

همچنین پیامبر اکرم فرمودند :
خداووند نمی بخشد کسی را که انسانی آزاد را بفروشد . [ 2 ]
و از رسول الله روایت شده است که شرورترین افراد کسانی اند که انسانها را خرید و فروش میکنند .
3 ]]
از دید اسلام تنها جایی که برده گرفتن دیگر جایز است ، در جنگها است . ( و البته جنگهای اسلام ( و نه مسلمین ) در مقام عمل ، دفاعی هستند ) . بله ؛ وقتی یک تجاوزگر ( در فقه : کفار حربی ) به سرزمین اسلامی حمله میکند ، و به دست مسلمین اسیر می شود ، مسلمین باید یکی از چند راه را برگزینند :
1. با باید این اسیران را اعدام کنند ( که اسلام همچین اجازه ای در حالت عادی نداده است )
2. یا باید آزاد می شدند که این هم راهی منطقی نبود . چون ممکن بود اینها دوباره به اردوگاه خود بازگشته و به مسلمین حمله کند .
2. یا باید همه ی آنان را زندانی کند ( که اسلام در حال عادی با این هم مخالف بود : عصر پیامبر و معصومین را عرض میکنم . چون در آن زمان نگه داری اسیران در زندان و رسیدگی به آنان و دادن جا و مکان و غذا به آنان هیچ فایده ی ای نداشت . جز اینکه عده ای سربار حکومت اسلامی می شدند . همچنین این اسیران در زندان به هیچ منفعتی نمی رسیدند . نه تربیت می شدند و نه فعالیتی انجام میدادند .
3. بهترین راه این بود که اسیران در بین خانواده‌های مسلمان پخش شوند و تحت ضوابطی که به نفع خود این اسیران مقرر شده ( که بیان می شود ) ، در بدنه جهان اسلام به تدریج اصلاح شوند و جذب فکر و عمل جامعه اسلامی گردند . ( برداشت از سخن علامه طباطبایی درتفسیر المیزان )

و در نهایت بنا بر آنچه در ادامه می آید این بردگان آزاد می شدند. این برده شدن مجازات حمله کردن این کفار حربی به مسلمین بود . یعنی هم مجازات می شدند و هم تحت تعالیم اسلامی تربیت و اصلاح می شدند .

ماده دوم / احیاى شخصیت بردگان و رفتار انسانی با آنان
از دیگر قدمهای اسلام در راه مبارزه با برده داری ، این بود که شخصیت بردگان را احیاء کرد . آنان را برخلاف فرهنگ آن روز جهان ، به عنوان انسان به رسمیت شناخت و حتی پارا فراتر از این قرار داده و این بردگان را برتر و بالاتر از ثروتمندان و قدرتمندان تاریک دل معرفی کرد .
آیه 221 سوره 2 قرآن :
و با زنان مشرک و بت‏پرست، تا ایمان نیاورده‏اند، ازدواج نکنید! (اگر چه جز به ازدواج با کنیزان، دسترسى نداشته باشید زیرا) کنیز باایمان، از زن آزاد بت‏پرست، بهتر است هر چند (زیبایى، یا ثروت، یا موقعیت او) شما را به شگفتى آورد. و زنان خود را به ازدواج مردان بت‏پرست، تا ایمان نیاورده‏اند، در نیاورید! (اگر چه ناچار شوید آنها را به همسرى غلامان باایمان درآورید زیرا) یک برده باایمان، از یک مرد آزاد بت‏پرست، بهتر است هر چند (مال و موقعیت و زیبایى او،) شما را به شگفتى آورد. آنها دعوت به سوى آتش مى‏کنند و خدا دعوت به بهشت و آمرزش به فرمان خود مى‏نماید، و آیات خویش را براى مردم روشن مى‏سازد شاید متذکر شوند .
و در آیه 13 سوره حجرات :
إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاکُمْ
گرامى‏ترین شما نزد خداوند با تقواترین شماست.
از همینجا بر می آید که برده ی باتقوا بهتر از دیگران است .
قرآن در مواضع بسیاری انسانها را به خوشرفتاری با برده ها دعوت کرده است .
:مثلاً
سوره 4 آیه 36 :
و خدا را بپرستید! و هیچ چیز را همتاى او قرار ندهید! و به پدر و مادر، نیکى کنید همچنین به خویشاوندان و یتیمان و مسکینان، و همسایه نزدیک، و همسایه دور، و دوست و همنشین، و واماندگان در سفر، و بردگانى که مالک آنها هستید زیرا خداوند، کسى را که متکبر و فخر فروش است، (و از اداى حقوق دیگران سرباز مى‏زند،) دوست نمى‏دارد . .
همچنین رسیدگی و تأمین مالی بردگان ( قبل از آزادی و بعد از آزادی ) از واجبات است . ( سوره ی 9 آیه 60 )
برده در اسلام حقوق فراوانی داشت .
براساس روایات موجود، امام رضا امام هشتم شیعیان، با بردگان خود بر سر یک سفره غذا می‌خورد . براساس روایات موجود، روزی امام علی به برده خود دستور داد که دو لباس، یکی به قیمت سه درهم و دیگری به قیمت دو درهم بخرد. برده خرید و به علی داد. علی که سلام خدا بر او باد، لباس سه درهمی را به برده داد و لباس یک درهمی را برای خود برداشت. وقتی قنبر ( برده آزاد امام علی) علت این کار سوال کرد و علی گفت: «من سنی را گذرنده‌ام و همین لباس برای من کافی است، ولی تو جوانی و احتیاج به لباس بهتر داری ...
یعنی لباس برده ی آزاد شده ی امام علی که در خدمت ایشان بود ، از لباس خود امام علی گرانتر و نوتر بود !!!

و نیز از محمد رسول الله نقل شده که درباره بردگان گفته :«از همان چیزی که می‌خورید به بردگان خود هم بخورانید و از آنچه می‌پوشید به بردگانتان هم بپوشانید » [ 4 ]
در عصر پیامبر (ص) نیز مقامات برجسته‏اى از فرماندهى لشکر گرفته تا پستهاى حساس دیگر به بردگان یا بردگان آزاد شده سپرده شده بود . کسانی چون بلال حبشی ، عمار یاسر ، زید بن حارثه ، اسامة بن زید و صدها نفر دیگر ...
همچنین قرآن یکی از مصارف زکات را مخصوص بردگان قرار داد تا آنان بتوانند با کسب مال ( هرچند اندک ) زندگی خود را بهبود بخشند :

إِنَّمَا الصَّدَقَتُ لِلْفُقَرَاءِ وَ الْمَسَاکِینِ وَ الْعَمِلِینَ عَلَیهْا وَ الْمُؤَلَّفةِ قُلُوبهُُمْ وَ فىِ الرِّقابِ وَ الْغَرِمِینَ وَ فىِ سَبِیلِ اللَّهِ وَ ابْنِ السَّبِیلِ فَرِیضَةً مِّنَ اللَّهِ وَ اللَّهُ عَلِیمٌ حَکِیم ( آیه 60 توبه )‏
زکات فقط از آن فقرا و تنگدستان و عاملان آنست و برای آنها که دلهایشان را جلب کنند، و براى بردگان و قرض‏داران و صرف در راه خدا و به راه ماندگان است، و این قرارى از جانب خداست و خدا داناى شایسته‏کار است‏ ...

ماده سوم – گشودن دریچه ی آزادی و دعوت به آزاد سازی بردگان
اینکه پیامبر مخالف بردگی انسانها بود را بیش از هر کس بردگانی چون بلال درک کردند که در برابر صاحبانشان شوریدند.
پیامبر در یکی از جنگها ، هر اسیری که ده مسلمان را باسواد کرد را آزاد نمود. آزاد کردن بردگان یکى از مهمترین عبادات و اعمال خیر در اسلام است ، و پیشوایان اسلام در این مساله پیشقدم بودند ، تا آنکه در حالات على (ع) نوشته‏اند در طول زندگی اش کار میکردند و دسترنج خود را صرف آزادی بردگان میکردند . بنا بر روایت معتبر ایشان هزار برده را آزاد کردند . [ 5 ]

پیشوایان اسلام بردگان را به کمترین بهانه‏اى آزاد مى‏کردند تا سرمشقى براى دیگران باشد ، تا آنجا که یکى از بردگان امام باقر (ع) کار نیکى انجام داد امام (ع) فرمود: برو تو آزادى که من خوش ندارم مردى از اهل بهشت را به خدمت خود درآورم .[ 6 ]
در بعضى از روایات اسلامى آمده است : بردگان بعد از هفت سال خود به خود آزاد مى‏شوند ، چنانکه از امام صادق (ع) مى‏خوانیم: برده ای که ایمان داشته باشد پی از هفت سال خدمت [ باید آزاد شود . و او آزاد است ، چه مالکش بخواهد چه نخواهد . [ 7 ]
در سنت پیامبر و اهل بیت معصومین هیچ گاه ( حتی یک مورد ) هم نداریم که آنان کسی را برده ی خود گرفته باشند یا برده ای را فروخته باشند . بلکه همیشه بردگان ( و کنیزان و ... ) را می خریدند ، تربیت میکردند و سپس آزاد می ساختند . ( این سیره ی دائمی آن بزرگواران بود که همواره پیروان را به ای عمل دعوت میکردند (
برخی از موارد لزوم آزاد سازی بردگان در کتب فقهی ( بر اساس روایات معتبر )

هرگاه مالک از کنیز خود صاحب فرزندى شود فروختن آن کنیز جائز نیست و باید بعد از سهم ارث فرزندش آزاد شود ( در اصطلاح ام ولد نامیده می شود وخود به خود آزاد می گردد . )

این امر وسیله آزادى بسیارى از بردگان مى‏شد ، زیرا بسیارى از کنیزان به منزله همسر صاحب خود بودند و از آنها فرزند داشتند .
کفاره بسیارى از تخلفات در اسلام آزاد کردن بردگان قرار داده شده ( کفاره قتل خطا - کفاره ترک عمدى روزه - و کفاره قسم را به عنوان نمونه در اینجا مى‏توان نام برد )
الله تعالی در قرآن بارها مسلمین را به آزاد کردن برده ها و کنیزان دعوت کرده است . حتی خداوند کفاره ی بسیاری از گناهان را آزاد کردن برده ها قرار داده است .
وَ ما کانَ لِمُؤْمِنٍ أَنْ یَقْتُلَ مُؤْمِناً إِلاَّ خَطَأً وَ مَنْ قَتَلَ مُؤْمِناً خَطَأً فَتَحْریرُ رَقَبَةٍ مُؤْمِنَةٍ وَ دِیَةٌ مُسَلَّمَةٌ إِلى‏ أَهْلِهِ إِلاَّ أَنْ یَصَّدَّقُوا فَإِنْ کانَ مِنْ قَوْمٍ عَدُوٍّ لَکُمْ وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَتَحْریرُ رَقَبَةٍ مُؤْمِنَةٍ وَ إِنْ کانَ مِنْ قَوْمٍ بَیْنَکُمْ وَ بَیْنَهُمْ میثاقٌ فَدِیَةٌ مُسَلَّمَةٌ إِلى‏ أَهْلِهِ وَ تَحْریرُ رَقَبَةٍ مُؤْمِنَةٍ فَمَنْ لَمْ یَجِدْ فَصِیامُ شَهْرَیْنِ مُتَتابِعَیْنِ تَوْبَةً مِنَ اللَّهِ وَ کانَ اللَّهُ عَلیماً حَکیماً
( سوره 4 ایه 92 )

که در این آیه کفاره ی قتل خطایی را ازاد کردن یک برده میداند و اگر ممکن نشد کفاره های دیگری معرفی میکند ...
همچنین در قرآن ، یکی از مجازات های شکستن قسم ، ازاد کردن برده است : سوره ی 5 آیه 89
همچنین کسی که زنش ( همسرش را ) ظهار کند ( ظهار یعنی آزار دادن زنان به شکلی خاص است ) باید یک برده ازاد کند ( و اگر نشد دو ماه روزه بگیرد )
سوره 58 آیه 3
آزدی برده بواسطه پاره‏اى از مجازاتهاى سخت که صاحب برده ‏نسبت به او انجام می داد :
قبل از اسلام صاحبان بردگان خود را به انجام هر گونه تنبیه و مجازات شکنجه ای در مورد بردگان مجاز می دانستند و بدون هیچ مانعی هر گونه جنایتی را آزادانه در حق آنان روا می داشتند. اما اسلام پاره ای از مجازات ها (مثل بریدن گوش، زبان ،بینی و...)را ممنوع کرد، و اعلام نمود برده ای که چنین جنایتی از طرف صاحب او در حق او صورت گیرد آزاد خواهد شد.
و ده ها قانون دیگر ... [ 8 ]
و همچنین قرآن مسلمین را به روشنی توصیه میکند ا بردگان را آزاد کنند تا گناهانشان آمرزیده گردد :

به فرموده ی قرآن ، آزادکردن بردگان موجب نجات از سختی های روز قیامت می شود . ( سوره شماره 90 آیه 13 )
بدین صورت که در سوره 90 ( سوره بلد ) آیه 13 آمده است :
رقبه گرنه ای خطرناک در قیامت است که گنهکاران در آن به به کیفر می رسند اما برای رهایی از این کیفر باید برده و یا بردگان را آزاد کرد .

ماده چهارم – آغاز آزادسازی همه ( به منطقی ترین شیوه ) در اسلام
پس تا اینجای کار بیان شد که اسلام هیچ گاه نگاهی مثبت به برده داری نداشت بلکه نسبت به آن دلگیر بود . هم قرآن و هم روایات فراوان بر این امر دلالت میکند و از طرفی بیان شد که آزاد ساختن ضربتی بردگان و لغو ناگهانی برده داری مضراتی بسیار سخت و سنگین برای جامعه اسلامی و بلکه جامعه بشری به جای میگذاشت . اینجا است که اسلام تصمیم گرفت گام به گام و تدریجا بردگان را آزاد و. برده داری به شیوه ای منطقی و عاقلانه لغو کند . به گونه ای که بردگان به صورتی محترمانه و منطقی جذب جامعه گردند ، نه جان خودشان به خطر بیفتد ، و نه امنیت جامعه را به خطر اندازند، و اسلام درست این برنامه حساب شده را تعقیب کرد.
اینجا بود که اسلام با شخصیت دددن به بردگان و عطا کردن وجود و جایگاه انسانی به آنان ، آرام آرام مقدمات آزادی آنان و لغو منطقی برده داری را فراهم ساخت . که ما تعدادی از این تأکیدات و تأییدات و قوانین را گفتیم . اما می رسیم به شیوه ی منطقی ، خردمندانه ، دقیق و حساب شده اسلام در آزادسازی همه بردگان و حتی لغو برده داری ؛
قانون عقد مکاتبه که به صراحت در قرآن بیان شده است و این روشی است کاملاً منطقی که قرآن آن را پیشش گرفت . در این قانون اختیار آزادی را به برده واگذار کرده است . یعنی اگر برده خواهان آزادی شد ، و مالک ( بر اساس قوانین اسلامی ) توان و شایستگی زندگی را در آن برده دید وظیفه دارد که برده راآزاد کند . و تخلف از این قانون نیز جایز نیست .
وَ الَّذینَ یَبْتَغُونَ الْکِتابَ مِمَّا مَلَکَتْ أَیْمانُکُمْ فَکاتِبُوهُمْ إِنْ عَلِمْتُمْ فیهِمْ خَیْراً وَ آتُوهُمْ مِنْ مالِ اللَّهِ الَّذی آتاکُمْ
آن بردگانتان که خواستار مکاتبه [قرار داد مخصوص براى آزاد شدن‏] هستند، با آنان قرار داد ببندید اگر رشد و صلاح در آنان احساس مى‏کنید (که بعد از آزادى، توانایى زندگى مستقل را دارند) و چیزى از مال خدا را که به شما داده است به آنان بدهید .
سوره نور آیه 33

همانگونه که در این آیه آمده است اگر برده خواستار آزادی بود ، مالک باید قبول کند . و این همان اصلی ترین و منطقی ترین راه لغو برده داری است که قرآن به روشنی بیان کرد . و راه آزاد شدن برای همه ی بردگان را باز گذاشت آنچنانکه نه بردگان و نه دیگر آحاد جامعه دچار مشقت و ناهنجاری نشوند . ( یعنی معضلاتی که در ابتدای بحث بیان شد اینجا دیگر رخ نمی دهد )


پاورقیها :

1. ابوجعفر محمد بن یعقوب کلینى رازی ، الکافی، ج 2 ص 13 ح 4 ، دار الکتب الإسلامیة تهران، 1365 هجرى شمسی
2. ابوجعفر محمد بن یعقوب کلینى رازی، الکافی ج 5 ص 382 ح 17 ، دار الکتب الإسلامیة تهران، 1365 هجرى شمسی
3. ابوجعفر محمد بن یعقوب کلینى رازی ، الکافی ج 5 ص 114 ح 4 ، دار الکتب الإسلامیة تهران، 1365 هجرى شمسی
4. شیخ حر عاملى، وسائل الشیعة، ج 23 ص 31 حدیث 2903، مؤسسه آل البیت علیهم‏السلام قم، 1409 هجرى قمر
5. ثقة الاسلام کلینى، الکافی ج 5 ص 74 ح 2 ، دار الکتب الإسلامیة تهران، 1365 هجرى شمسی
6. شیخ حر عاملى، وسائل الشیعة، ج 1 ص 361 حدیث 957، مؤسسه آل البیت علیهم‏السلام قم، 1409 هجرى قمری
7. ثقة الاسلام کلینى، الکافی ج 6 ص 196 ح 12 ، دار الکتب الإسلامیة تهران، 1365 هجرى شمسی

8. شرح اللمعة الدمشقیة


[ پنج شنبه 92/2/12 ] [ 4:56 عصر ] [ Smuslim ] [ نظر ]
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

بسم الله الرحمن الرحیم ، در پی جبران گذشته ام ، در این تارنما بیان خواهم کرد که چرا به اسلام بازگشتم ؟ چرا مذهب شیعه را انتخاب کردم ؟ بدین امید که پروردگارم قلم عفو بر گذشته ام بکشد .
امکانات وب