سفارش تبلیغ
صبا ویژن

چرا دین اسلام و مذهب شیعه را انتخاب کردم ؟
قالب وبلاگ

خلاصه ی مقاله : شیعیان معتقدند آیه 55 سورع مبارکه مائده « إِنَّما وَلِیُّکُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذینَ آمَنُوا الَّذینَ یُقیمُونَ الصَّلاةَ وَ یُؤْتُونَ الزَّکاةَ وَ هُمْ راکِعُونَ » دال بر حقانیت ولایت و خلافت علی بن ابی طالب است. در منابع روایی اهل تسنن نیز این مضمون تأیید شده است. در ادامه مطلب و در متن کامل مقاله اسناد منابه روایی اهل تسنن ذکر می گردد + دلایلی از خود آیه + دلایل عقلی

آیه 55 مائده : « إِنَّما وَلِیُّکُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذینَ آمَنُوا الَّذینَ یُقیمُونَ الصَّلاةَ وَ یُؤْتُونَ الزَّکاةَ وَ هُمْ راکِعُونَ »

ترجمه :

سرپرست و ولىّ شما ، تنها خداست و پیامبر او و آنها که ایمان آورده‏ اند همانها که نماز را برپا مى‏دارند، و در حال رکوع، زکات مى‏دهند. 

آلوسى از علماء بزرگ اهل سنّت مى گوید : « غالب الأخباریّین على أنّ هذه الآیة نزلت فی علیّ کرّم اللّه وجهه » یعنی : غالب اخباری ها معتقدند که این آیه در باره على بن أبی طالب (علیه السلام ) نازل شده است. و در ادامه دلایلی ذکر می کند که ثابت می کند این آیه در شأن علی علیه السلام است. سپس مى افزاید که حسّان شاعر، در این زمینه اشعارى سروده است و آنگاه اشعار او را ذکر مى کند .

روح المعانی فی تفسیر القرآن ، ج 3 ص 334 ، دارالکتب الاسلامیة بیروت ، 1415 هـ ق

خلاصه روایت :

فقیری در مدینه می گشت . لقمه نانی می طلبید . کسی او را یاری نمی کرد . به مسجد رفت . از مردمان کمک طلبید . همگان روی برتافتند . ناامید شد . در همان حال مردی را در گوشه ی مسجد به حال عبادت دید . مجذوب او و قیامش در محضر پروردگار گشت . نزد وی رفت . در آن لحظه نمازگزار به رکوع رفت . نیازمند در همان حال خواسته اش را بیان کرد . مرد انگشترش را در همان حال از انگشت خود بیرون کشید و به نیازمند داد . نیازمند از مردمان احوال آن مرد را جستجو کرد . پاسخ شنید او علی بن ابی طالب است ! در همین حال رسول الله در حال آمدن به مسجد بود که آیه 55 مائده نازل گردید و مردم را خطاب ساخت : « إِنَّما وَلِیُّکُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذینَ ... »

دیگر منابع اهل تسنّن دال بر نزول این آیه در شأن علی - کرم الله وجهه :

1. انوار التنزیل ، عبدالله بن عمر بیضاوی ، ج 2 ص 132 ، ذیل 55 مائده  ، چاپ دار احیاء التراث العربی ، بیروت 1418

2. البحر المحیط فی تفسیر ، ابوحیان محمد بن یوسف اندلسی ، ج4 ص 300 ، چاپ دارالفکر بیروت ، 1420 هـ

3. البحر المدید فی تفسیر القرآن الکریم ، احمد بن محمد بن عجیبه ، ج 2 ص 52 ، چاپ قاهره ، 1419 هـ

4. بحر العلوم ، نصر بن محمد بن احمد سمرقندی ، ج 1 ص 400 ذیل 55 مائده 

5. التحریر والتنویر ، ابن عاشور تونسی ، ج 5 ص 139 ، چاپ مؤسسة التاریخ العربی، بیروت، جاپ اول

6. الدر المنثور ، سیوطی ، ج 4 ص 304  ، ذیل 55 مائده

7. المعجم الوسط ،‌ الطبرانی ، ج 6 ص 218 ، چاپ دار الحرمین القاهرة ، 1415 هـ ق

8. المعجم الکبیر ، الطبرانی ،‌ ج 1 ص 320 ،‌ ح 955 ، چاپ مکتبة العلوم و الحکم ، موصل ، 1404 هـ ق

9. المحرر الوجیز ، الاندلسی المحاربی ، ج 2 ص 309

10. تفسیر ابن أبى زمنین ، ج1 ص 164 ، ذیل 55 مائده

11. تفسیر الشعراوی ، ج1 ص 2240

12. اسباب النزول واحدی ، ج1  ص 133

13. جامع الحادیث ، ج 32 ص 123 حدیث 34892

14. کنز العمال فی سنن الأقوال و الأفعال ، ج 13 ص 165 حدیث 36501

15. مختصر تاریخ دمشق ، ج 5 ص 408

16. تیسیر الکریم الرحمن ، عبدالرحمن بن ناصر آل سعدی ، ج 1 ص 256  ، چاپ مکتبة النهضة العربیة ، بیروت ، 1408 هـ ق

17. جامع البیان فی تفسیر القرآن ، ابوجعفر محمد بن جریر طبری ، ج 5 ص 185 ، 186  ، چاپ دارامعرفة بیروت ، 1412 هـ ق

گرچه این آیه و مخصوصاً عبارت « و هم راکعون : در حال رکوع زکات مى‏دهند. » بنا بر روایات معتبر شیعه و سنی در شأن مولا امیرالمؤمنین علی - علیه السلام است - لیکن برخی چنین استدلال کرده اند که « واو » در این آیه به معنی حالیه نیست . پاسخ می دهیم که بزرگان و ادیبان عرب از اهل تسنن بر « حالیه بودن واو » تأکید کرده اند. یعنی زکات داد ، در حالیکه در رکوع بود .

منابع اهل سنت دال بر حالیه بودن واو :

اعراب القرآن الکریم ، ج 1 ص 263 قاسم دعاس ، دارالمنیر دمشق ، 1425 ( جواز حالیه أو عاطفة )

اعراب القرآن و بیانه ، ج 2 ص 508  ، محیی الدین درویش ، دارالارشاد ، سوریه ، 1415 ( جواز حالیه أو عاطفة )

انوار التنزیل ، عبدالله بن عمر بیضاوی ، ج 2 ص 132 ، ذیل 55 مائده  ، دار احیاء التراث العربی ، بیروت 1418

البحر المدید فی تفسیر القرآن الکریم ، احمد بن محمد بن عجیبه ، ج 2 ص 52 ، قاهره ، 1419 هـ

التبیان فی اعراب القرآن ، ج1 ص 130 ، بیت الافکار الدولیة ، ریاض ، 

روح البیان . ج2 ص 408  ، دارالفکر ، بیروت 

الجدول فی اعراب القرآن ، محمود بن عبدالرحیم الصافی ، ج 6 ص 386


خلاصه ی استدلال آیت الله مکارم بر حقانیت ولایت علی بر اساس این آیه 

این آیه با کلمه « انّما » که در لغت عرب به معنى انحصار مى‏آید شروع شده و مى‏گوید : ولى و سرپرست و متصرف در امور شما سه کس است : خدا و پیامبر و کسانى که ایمان آورده‏اند، و نماز را برپا مى‏دارند و در حال رکوع زکات مى‏دهند.

شک نیست که رکوع در این آیه به معنى رکوع نماز است، نه به معنى خضوع، زیرا در عرف شرع و اصطلاح قرآن، هنگامى که رکوع گفته مى‏شود به همان معنى معروف آن یعنى رکوع نماز است، و علاوه بر شان نزول آیه و روایات متعددى که در زمینه انگشتر بخشیدن على در حال رکوع وارد شده است ، ذکر جمله یُقِیمُونَ الصَّلاةَ ( نماز به پا می دارند ) نیز شاهد بر این موضوع است. همچنین شک نیست که کلمه « ولىّ » در آیه به معنى دوست و یا ناصر و یاور نیست زیرا ولایت به معنى دوستى و یارى کردن مخصوص کسانى نیست که نماز مى‏خوانند، و در حال رکوع زکات مى‏دهند، بلکه یک حکم عمومى است که همه مسلمانان را در بر مى‏گیرد، همه مسلمین باید یکدیگر را دوست بدارند و یارى کنند حتى آنهایى که زکات بر آنها واجب نیست، و اصولا چیزى ندارند که زکات بدهند، تا چه رسد به اینکه بخواهند در حال رکوع زکاتى بپردازند، آنها هم باید دوست و یار و یاور یکدیگر باشند. از اینجا روشن مى‏شود که منظور از" ولى" در آیه فوق ولایت به معنى سرپرستى و تصرف و رهبرى مادى و معنوى است، بخصوص اینکه این ولایت در ردیف ولایت پیامبر ص و ولایت خدا قرار گرفته و هر سه با یک جمله ادا شده است.

و به این ترتیب، آیه از آیاتى است که به عنوان یک نص قرآنى دلالت بر ولایت و امامت على ع مى‏کند.

این مساله بقدرى روشن و آشکار بوده که حسان بن ثابت شاعر معروف عصر پیامبر مضمون روایت فوق را در اشعار خود که در باره حضرت على سروده چنین آورده است :

         فانت الذى اعطیت اذ کنت راکعا       زکاتا فدتک النفس یا خیر راکع‏

         فانزل فیک اللَّه خیر ولایة       و بینها فى محکمات الشرائع‏

 یعنى: تو بودى که در حال رکوع ، زکات بخشیدى، جان به فداى تو باد اى بهترین رکوع کنندگان. و به دنبال آن خداوند بهترین ولایت را در باره تو نازل کرد و در ضمن قرآن مجید آن را ثبت نمود.

پاسخ به ایرادات مخالفان

 جمعى از متعصبان اصرار دارند که ایرادهاى متعددى به نزول این آیه در مورد على و همچنین به تفسیر"ولایت به عنوان سرپرستى و تصرف و امامت بنمایند که ما ذیلا مهمترین آنها را عنوان کرده و مورد بررسى قرار مى‏دهیم:

1 - از جمله اشکالاتى که نسبت به نزول آیه فوق در مورد على ع گرفته‏اند این است که آیه با توجه به کلمه « الذین » که براى جمع است، قابل تطبیق بر یک فرد نیست، و به عبارت دیگر آیه مى‏گوید: ولىّ شما آنهایى هستند که نماز را بر پا مى‏دارند و در حال رکوع زکات مى‏دهند ، این عبارت چگونه بر یک شخص مانند على ع قابل تطبیق است؟.

پاسخ :

آورده شده است از جمله در آیه مباهله مى‏بینیم که کلمه « نسائنا » به صورت جمع آمده در صورتى که منظور از آن طبق شان نزولهاى متعددى که وارد شده فاطمه زهرا است، و همچنین « انفسنا » جمع است در صورتى که از مردان غیر از پیغمبر کسى جز على ع در آن جریان نبود و در آیه 172 سوره آل عمران در داستان جنگ احد مى‏خوانیم : الَّذِینَ قالَ لَهُمُ النَّاسُ إِنَّ النَّاسَ قَدْ جَمَعُوا لَکُمْ فَاخْشَوْهُمْ فَزادَهُمْ إِیماناً.  و همانطور که در تفسیر این آیه هست بعضى از مفسران شان نزول آن را در باره نعیم بن مسعود که یک فرد بیشتر نبود مى‏دانند. و همچنین در آیه 52 سوره مائده مى‏خوانیم « یَقُولُونَ نَخْشى‏ أَنْ تُصِیبَنا دائِرَةٌ » در حالى که آیه در مورد عبد اللَّه ابى وارد شده است که تفسیر آن گذشت و همچنین در آیه اول سوره ممتحنه و آیه 8 سوره منافقون و 215 و 274 سوره بقره تعبیراتى دیده مى‏شود که عموما به صورت جمع است، ولى طبق آنچه در شان نزول آنها آمده منظور از آن یک فرد بوده است. 

 این تعبیر یا بخاطر این است که اهمیت موقعیت آن فرد و نقش مؤثرى که در این کار داشته روشن شود و یا بخاطر آن است که حکم در شکل کلى عرضه شود، اگر چه مصداق آن منحصر به یک فرد بوده باشد، در بسیارى از آیات قرآن ضمیر جمع به خداوند که احد و واحد است به عنوان تعظیم گفته شده است.

2 - فخر رازى و بعضى دیگر از متعصبان ایراد کرده‏اند که على با آن توجه خاصى که در حال نماز داشت و غرق در مناجات پروردگار بود (تا آنجا که معروف است پیکان تیر از پایش بیرون آوردند و توجه پیدا نکرد) چگونه ممکن است صداى سائلى را شنیده و به او توجه پیدا کند؟

پاسخ : آنها که این ایراد را میکنند از این نکته غفلت دارند که شنیدن صداى سائل و به کمک او پرداختن توجه به خویشتن نیست، بلکه عین توجه بخدا است، على در حال نماز از خود بیگانه بود نه از خدا. پرداختن زکات در نماز ، انجام عبادت در ضمن عبادت است. نه انجام یک عمل بیگانه. به تعبیر دیگر آنچه با روح عبادت سازگار نیست، توجه به مسائل مربوط به زندگى مادى و شخصى است و اما توجه به آنچه در مسیر رضاى خدا است، کاملا با روح عبادت سازگار است و آن را تاکید می کند.

3 - مى‏گویند على ع چه زکات واجبى بر ذمه داشت با اینکه از مال دنیا چیزى براى خود فراهم نساخته بود و اگر منظور صدقه مستحبّ است که به آن زکات گفته نمى‏شود !

پاسخ : اولا به گواهى تواریخ على ع از دسترنج خود اموال فراوانى تحصیل کرد و در راه خدا داد تا آنجا که مى‏نویسند هزار برده را از دسترنج خود آزاد نمود. و همچنین نخلستانهایی نیز داشت و ... همچنین اطلاق زکات بر زکات مستحبّ در قرآن مجید فراوان است، در بسیارى از سوره‏هاى مکى کلمه زکات آمده که منظور از آن همان زکات مستحبّ است، زیرا وجوب زکات مسلما بعد از هجرت پیامبر ص به مدینه، بوده است (آیه 3 سوره نمل و آیه 39 سوره روم و 4 سوره لقمان و 7 سوره فصلت و غیر اینها).

4 - مى‏گویند: ما اگر ایمان به خلافت بلا فصل على ع داشته باشیم بالآخره باید قبول کنیم که مربوط به زمان بعد از پیامبر ص بوده، بنا بر این على ع در آن روز ولى نبود، و به عبارت دیگر ولایت در آن روز براى او بالقوه بود نه بالفعل در حالى که ظاهر آیه ولایت بالفعل را مى‏رساند.

پاسخ : در سخنان روز مرده در تعبیرات ادبى بسیار دیده مى‏شود که اسم یا عنوانى به افرادى گفته مى‏شود که آن را بالقوه دارند مثلا انسان در حال حیات خود وصیت مى‏کند و کسى را به عنوان وصىّ خود و قیّم اطفال خویش تعیین مى‏نماید و از همان وقت عنوان وصى و قیم به آن شخص گفته مى‏شود، در حالى که طرف هنوز در حیات است و نمرده است، در روایاتى که در مورد على ع از پیامبر ص در طرق شیعه و سنى نقل شده مى‏خوانیم که پیامبر ص او را وصىّ و خلیفه خود خطاب کرده در حالى که هیچیک از این عناوین در زمان پیامبر ص نبود ، در قرآن مجید نیز اینگونه تعبیرات دیده مى‏شود از جمله در مورد زکریا مى‏خوانیم که از خداوند چنین تقاضا کرد. « فَهَبْ لِی مِنْ لَدُنْکَ وَلِیًّا یَرِثُنِی وَ یَرِثُ مِنْ آلِ یَعْقُوبَ » در حالى که مسلم است منظور از ولىّ در اینجا سرپرستى براى بعد از مرگ او منظور بوده است، بسیارى از افراد جانشین خود را در حیات خود تعیین مى‏کنند و از همان زمان نام جانشین بر او مى‏گذارند با اینکه جنبه بالقوه دارد.

5 - مى‏گویند: چرا على ع با این دلیل روشن شخصا استدلال نکرد؟

پاسخ- بنا بر منابع شیعه و سنّی حضرت علی بارها و بارها به این مسئله استدلال کرد تا حقانیت خود را ثابت کند . این حدیث در کتب متعدد از خود على ع نیز نقل شده است از جمله در مسند" ابن مردویه" و" ابى الشیخ" و" کنز العمال" و این در حقیقت بمنزله استدلال حضرت است به این آیه شریفه. در کتاب نفیس الغدیر از کتاب سلیم بن قیس هلالى حدیث مفصلى نقل مى‏کند که على ع در میدان صفین در حضور جمعیت براى اثبات حقانیت خود دلائل متعددى آورد از جمله استدلال به همین آیه بود. و در کتاب غایة المرام از ابو ذر چنین نقل شده که على ع روز شورى نیز به همین آیه استدلال کرد .

6 - مى‏گویند: این" تفسیر" با آیات قبل و بعد سازگار نیست، زیرا در آنها ولایت به معنى دوستى آمده است.

پاسخ : آیات قرآن چون تدریجاً و در وقایع مختلف نازل گردیده همیشه پیوند با حوادثى دارد که در زمینه آن نازل شده است، و چنان نیست که آیات یک سوره یا آیاتى که پشت سر هم قرار دارند همواره پیوند نزدیک از نظر مفهوم و مفاد داشته باشد لذا بسیار مى‏شود که دو آیه پشت سر هم نازل شده اما در دو حادثه مختلف بوده و مسیر آنها بخاطر پیوند با آن حوادث از یکدیگر جدا مى‏شود. یعنی آیه إِنَّما وَلِیُّکُمُ اللَّهُ بگواهى شان نزولش در زمینه زکات دادن على در حال رکوع نازل شده و آیات گذشته و آینده همانطور که خواندیم و خواهیم خواند در حوادث دیگرى نازل شده است .

به علاوه آیه مورد بحث اتفاقا تناسب با آیات گذشته و آینده نیز دارد زیرا در آنها سخن از ولایت به معنى یارى و نصرت و در آیه مورد بحث سخن از ولایت به معنى رهبرى و تصرف مى‏باشد و شک نیست که شخص ولى و سرپرست و متصرف، یار و یاور پیروان خویش نیز خواهد بود. بعبارت دیگر یار و یاور بودن یکى از شئون ولایت مطلقه است.

7 - مى‏گویند : انگشترى با آن قیمت گزاف که در تاریخ نوشته‏اند، على ع از کجا آورده بود؟! بعلاوه پوشیدن انگشترى با این قیمت فوق العاده سنگین اسراف محسوب نمى‏شود؟ آیا اینها دلیل بر عدم صحت تفسیر فوق نیست؟

پاسخ- مبالغه‏هایى که در باره قیمت آن انگشتر کرده‏اند بکلى بى اساس است و هیچگونه دلیل قابل قبولى بر گرانقیمت بودن آن انگشتر نداریم و اینکه در روایت ضعیفى قیمت آن معادل خراج شام ذکر شده به افسانه شبیه‏تر است تا واقعیت و شاید براى بى ارزش نشان دادن اصل مساله جعل شده است، و در روایات صحیح و معتبر که در زمینه شان نزول آیه ذکر کرده‏اند اثرى از این افسانه نیست، بنا بر این نمى‏توان یک واقعیت تاریخى را با اینگونه سخنان پرده‏ پوشى کرد.

آیت الله مکارم شیرازی ، تفسیر نمونه‏ ، انتشارات دار الکتب الإسلامیة ، تهران‏ ، چاپ اول 1374 ؛ ج‏4 ص 423 - 433 

عجائبی از برخی علمای اهل تسنتن در بحث این آیه :

در کتاب اعراب القرآن ابوجعفر احمد بن محمد نحاس ، ج 1 ص 273 ، چاپ دارالمتب العلمیه بیروت طبع 1421 هـ ذیل آیه 55 مائده ابتداءً از حیث ادبی بحث شد اما با وجود بیان کل آیه در مورد عبارت « و هم راکعون » هیچ بحثی نشد و نویسنده به طرز مشکوکی سریعاً بحث را رها کرده و به آیه بعدی می رسد . با توجه به اختلاف ادبا در این مسئله ، عبور سریع و شتابان مؤلف بسیار عجیب به نطر رسید . البته ایشان بیان کرده اند که این آیه در شأن مؤمنین است و علی از جمله ی مؤمنین . ( دقت کن )


لینکهای مرتبط :

علی با حق است و حق با علی است . برای همیشه ...

حدیث منزلت در قرآن و سنت ( راهی برای اثبات حقانیت خلافت علی )

روایت صحیح در منابع اهل تسنن ؛ دشمنان علی منافق هستند ...

علی بن ابی طالب حتی یک لحظه هم شرک نورزید ...

یا امام علی ، خلافت ابوبکر و عمر را مشروع میدانست ؟

آیا امام علی در ماجرای صلح حدیبیه از دستور پیامبر سرپیچی کرد ؟

ولادت علی در کعبه ، حقیقتی انکار ناپذیر



[ پنج شنبه 92/6/7 ] [ 8:30 عصر ] [ Smuslim ] [ نظر ]
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

بسم الله الرحمن الرحیم ، در پی جبران گذشته ام ، در این تارنما بیان خواهم کرد که چرا به اسلام بازگشتم ؟ چرا مذهب شیعه را انتخاب کردم ؟ بدین امید که پروردگارم قلم عفو بر گذشته ام بکشد .
امکانات وب