ساعت دماسنج

نام:
ايميل:
سايت:
   
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
  
  
 
مطالب و افاضات و به نوعي بايد بگويم طنازي هايي در مورد بحث كاذب و اثم و غيره كرديد كه بايد بگويم اين نشان از جهل شما نسبت به روايات دارد و همچنان اول روايت را خواندي و اخرش را هم قيچي كرديد و بينش را هم اضافه كرديد،
اولا جناب عباس امده براي قضاوت نه مولا علي ع، زيرا مولا علي كه عمر را قبول ندارد تا پيش او بيايد، فلذا اگر مولا علي براي قضاوت پيش عمر امده بود بايد به عمر لسان به شكايت باز مي كرد اما اين نشان از ان دارد مولا بر حق خود ثابت هست
دوم مولا علي كه مشكل نداشته اين عباس بود كه مشكل داشت، سوما خوب عباس فحش داده باشد، اين اولا عدالت صحابي را بر هم مي زند و دوم فحش به مولا علي چيزي از مولا كم نمي كند زيرا مولا علي نشانه حق و باطل هست فلا يحبني الا مومن لا يبغضني الا منافق
بعد افاضه داشتيد كه ايشان منشورشان اين بوده اين القاب نه در حق شما صحت دارد و نه الي آخر، جناب كذاب و دروغ گو خوب اخر روايت را هم مي خواندي كه عمر از مولا علي سوال مي كند، اككذالك؟ ايا اين چنين هست؟ مولا علي هم فرمودند نعم، عمر مي گويد علي تو به من و ابوبكر كفتي كاذب، اثم، خائن غادر، ايا اين چنين هست اككذالك؟ مولا علي هم فرمودند قالوا بلي، بلكه اين چنين هست، اما شما انچنان دروغ گو هستيد و نشر اكاذيب مي كنيد كه مي خواهيد چهره خلفاي خودتان را مبرا نشان دهيد ضمن اينكه الباني هم دو صفت ديگه هم اضافه مي كند ظالم و فاجر، شمن اينكه در بخاري هم اموده مولا حتي حاظر نبود چهره مذموم عمر بن خطاب را ببيند كراهيه لمحضر عمر
ضمن اينكه كذاب بودن عمر همين جا قابل اثبات هست زيرا ابوبكر حق حضرت زهرا را از ايشان غصب كرد اما عمر در زمان خلافتش به بني هاشم برگرداند، حالا اگر ابوبكر كداب نيست و صديق هست چرا عمر ان حق را بر گرداند؟ نشان از اين دارد هر دوي انها كذاب هستند زيرا ابوبكر حق را خورد و عمر هم برگرداند
هههههههههههههههههه
پاسخ

سلام . از اينکه در مباحث ما را ياري مي کنيد سپاسگزارم .